مجله نوجوان 107 صفحه 22
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : سپیده اسلامی

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء، محسن وطنی

موضوع : نوجوان

مجله نوجوان 107 صفحه 22

شهربازی یا کارگاه کسب تجربه ؟ اگر دقیق نگاه کنید شهربازی فقط جای تفریح و بازی و سرگرمی نیست . بلکه تجربیات زیادی در شهربازی پیدا می شود که فرا گرفتن آنها می تواند در بسیاری از مراحل زندگی ، به درد آدم بخورد مثلاً رد شدن از تونل وحشت می تواند به شما کمک کند ، تا در خانه از رد شدن یک سوسک بی گناه از کنار پایتان این همه داد و قال راه نیندازید . یا مثلاً تماشای دیوار مرگ این تجربه را به شما می دهد که اوضاع موتورسواری در جامعه می توانست خیلی بدتر از این ها باشد و ما باید از موتورسوارانی که روی زمین راه می روند تشکر کنیم همچنین سوار شدن این کشتیها که برعکس می شوند به ما می آموزد که گاهی وقتها در زندگی هم باید همۀ چیزها را وارونه ببینیم . تا بتوانیم از زنده بودنمان بیشتر لذت ببریم . شهربازی هم شد تفریح ؟ حالا یعنی که چی ؟ آدم پول بدهد که بترسد ؟ شهربازی هم شد تفریح ؟ هر کس خیلی دوست دارد بترسد تشریف بیاورد مدرسۀ ما دو تا سیلی از آقای مدیرمان بخورد تا از ترسیدن مجانی اش کلی لذّت ببرد . البته همراه داشتن شلوار اضافه در اینجور موارد بد نیست . چه معنی دارد آدم پولش را خرج این چیزها بکند ؟ مگر پول علف خرس است ؟ ماشین بازی هم شد کار ؟ می روی پول بدهی که سرو ته بشوی ؟ بیا همین آقا ناظم ما در حیاط مدرسه چنان شما را سر و ته کند که بمیری . آن هم مفت و مجانی ! فقط آدمهای پولدار بی درد حاضرند برای این چیزهای مسخره پول بدهند . حالا می فهمم پدر ما چقدر آدم دنیا دیده و با تجربه ای است که هر چه التماسش می کنیم حتی برای یکبار هم که شده ما را به شهربازی نمی برد . مرگ در شهربازی دنیا اکثر بچّه ها با گریه از شهربازی به خانه هایشان بر می گردند . و هرچه قدر که کوچکتر باشند بازگشت از شهربازی به خانه برایشان مشکلتر است و بیشتر گریه می کنند . نوجوانها اما غرور دارند و به این راحتی ها زیر گریه نمی زنند ولی موقع بازگشت از شهربازی احساس خوبی ندارند و بدجوری دلتنگی گلویشان را فشار می دهد . اما بزرگترها با شادمانی از شهربازی بر می گردند چرا که اصل زندگی برایشان بسیار بیشتر از لحظه های غرق شدن در غفلت و بازی و شادی جذابیت دارد . دنیا یک شهربازی بزرگ است و مرگ هر آدم درست مثل لحظه ای است که از شهربازی باز می گردد اگر روحش کوچک باشد با گریه و دلتنگی با دنیا خداحافظی می کند و اگر خیلی در غفلت فرو نرفته باشد و بازیهای دنیاخیلی سرش را گرم نکرده باشد . با شادمانی به استقبال مرگ می رود . آنهایی که در این شهربازی دیگران را در صف بازیها هل داده اند یا به خاطر زودتر سوار شدن با دوستان خودشان بدرفتاری کرده اند و به حقوق دیگران احترام نگذاشته اند هنگام مرگ نسبت به کسانی که در این شهربازی فقط به تفریح مشغول بوده اند . وضعیت خیلی بدتری خواهند داشت .

مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 107صفحه 22