مجله نوجوان 203 صفحه 10
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : سپیده اسلامی

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء، محسن وطنی

موضوع : نوجوان

مجله نوجوان 203 صفحه 10

حامد قاموس مقدم تشنه‏ترین زائر من شرمگینم! شرمگین سروِ قامت تو. من شرمگینم! شرمگین تاریخ؛ از گذشته تا انتها. من شرمگین این سَیَلانم، شرمگین از موج، از جزر و مد، از راه پیمودن؛ سرچشمه تا دریا. من در تمام لحظه لحظۀ جاری بودنم شرمگینم. من شرمگین عطشم، شرمگین مردانگی، جوانمردی، ایثار. آن هنگام که مرا از یارانت و خاندانت دریغ کردند. آنگاه که دست بر من آوردی و جرعه‏ای ننوشیدی. آنگاه که قدم به قدم بر تو زخم زدند و تیر. آنگاه که آب بر دوش، تشنه‏لب پر کشیدی. من حسرت می‏خورم. لحظه لحظۀ حیاتم را حسرت می‏خورم. ای کاش توان ایستادگی در من بود که می‏خروشیدم و سیل می‏شدم و دامن آن خاک را در آن روزگار سخت از وجود ناپاکان، پاک می‏کردم. ای کاش باران می‏شدم و بر سر و روی تو و یارانت بوسه می‏زدم. سخت است در دام خاک بودن و تن دادن به سرنوشت از پیش نوشته شده. امروز، کهنسال و پژمرده می‏نالم. هرگاه که از کنار مرقد تو می‏گذرم به تو سلام می‏دهم. حالا تنها دلخوشی‏ام به همین زیارت هر روزه است؛ همین که هر روز به سقّای تشنه‏لب سلام دهم.

مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 203صفحه 10