مجله خردسال 12 صفحه 21
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : احمد قائمی مهدوی

ویراستار : نیرالسادات والاتبار

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء - مرجان کشاورزی آزاد

موضوع : خردسال

مجله خردسال 12 صفحه 21

پرسید:«اگر ما این را نخوریم، تو می­خواهی با آن­ها چه کار کنی؟» گفت:«چند روز پیش چند دانه گندم پیدا کردم. می­خواستم آنها را بخورم ولی دیدم خیلی کم هستند و مرا سیر نمی­کنند. برای­همین هم گندم­ها را کاشتم تا سبز شوند و بعد هم پر از دانه­های گندم شوند این سبزه ها جوانه­های گندم هستند. اگر شما این­ها را بخورید، من هیچ­وقت نمی­توانم دانه­های رسیده­شان را ببینم.» گفت:«آفرین !» گفت:«چه فکر خوبی کردی !» و گفت:«خسته نباشی ! کاری که تو کردی از بار بردن من هم مهمتر است.» بعد و و به قول دادند که یا همان جوانه­های گندم را نخورند. در عوض هم به آن­ها اجازه داد که هر روز به جوانه­های گندم سر بزنند و بزرگ شدن آن­ها را تماشا کنند.

مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 12صفحه 21