مجله خردسال 12 صفحه 8
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : احمد قائمی مهدوی

ویراستار : نیرالسادات والاتبار

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء - مرجان کشاورزی آزاد

موضوع : خردسال

مجله خردسال 12 صفحه 8

فرشته­ها امروز باران آمد. برگ­ها خیس شدند. زمین خیس شد و باغچه­ی جلوی خانه­ی ما هم پر از آب شد. مادرم گفت : «خدا را شکر.» پرسیدم :«باران خوب است­؟» مادرم گفت :­«باران خیلی خوب است. وقتی باران می­بارد درخت­ها و گل­ها تشنه نمی­مانند. زمین زیبا می­شود و پرنده­ها از شادی آواز می­خوانند.» دوتا کلاغ روی شاخه­ی درخت نشسته بودند و قارقار می­کردند. مادرم گفت:«نگاه کن حتی کلاغ­ها هم شاد هستند و این طوری از خدا تشکر می­کنند.» پرسیدم :­«مثل شما که خدا را شکر کردید؟» مادرم گفت:«باران هدیه­ی خداوند است. شکر کردن خدا یعنی تشکر از او. تشکر برای باران، برای درخت، برای آسمان و برای همه چیزهایی که آفریده است.»

مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 12صفحه 8