جستاری در تبارشناسی انقلاب اسلامی ایران در سی امین سال پیروزی آن
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

زمان (شمسی) : 1387

ناشر مجله : مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)، موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : انصاری، حمید

جستاری در تبارشناسی انقلاب اسلامی ایران در سی امین سال پیروزی آن

‏ ‏

جستاری در تبارشناسی انقلاب اسلامی ایران در سی‌ امین سال پیروزی آن

‏ ‏

 دکتر حمید انصاری

 

‏تبیین ماهیت انقلاب اسلامی ایران از دو دیدگاه متضاد دارای اهمیت فراوان است؛ از منظر مدافعان انقلاب اسلامی، شناخت عمیق ماهیت انقلاب و عوامل شکل گیری نهضت و تبدیل آن به انقلاب سراسری و نهایتاً علل پیروزی آن و کوشش برای بازشناسی هویت و تبار بزرگترین انقلاب دینی و اسلامی معاصر است که موجب تحول بنیادین اجتماعی و فرهنگی در ایران و سبب پیدایش نظام نوین سیاسی و دینی به نام جمهوری اسلامی در این کشور گردید که ابعاد این انقلاب بزرگ بر بخشهایی وسیع در جوامع اسلامی و فراتر از آن در سطح جهان تأثیری شگرف بر جای نهاد.‏

‏از نگاه منتقدان و مخالفان انقلاب اسلامی نیز، تلاش برای فهم چیستی پدیده انقلاب اسلامی و کشف علل و عوامل ظهور آن بدان امید حائز اهمیت بوده است که از این رهگذر راهکارهای مهار آن را جستجو کنند و از تبدیل آن به نهضت سراسری در جهان اسلام و حتی دیگر پیروان ادیان الهی و پیدایش انقلابهای اسلامی مشابه در دیگر سرزمینهای اسلامی جلوگیری کنند.‏

‏از این رو، علیرغم سرعت و شتاب غافلگیر کنندۀ پیروزی انقلاب اسلامی در بهمن سال 1357 در ایران که سبب شد تا در جمع مدافعان آن، فرصتی برای تحلیل ماهیت انقلاب اسلامی و نظریه پردازی پیرامون آن فراهم نیاید و در اردوگاه مخالفان انقلاب نیز به دلیل ناتوانی در پیش بینی‏


‏ ابعاد گستردۀ تأثیر آن در آیندۀ ایران و جهان اسلام، تا آن زمان توجه چندانی از سوی فیلسوفان و جامعه شناسان و نظریه پردازان انقلابها و محافل علمی به این پدیدۀ نوظهور معطوف نگردید؛ اما به تدریج با تشکیل ساختارهای نظام نو تأسیس جمهوری اسلامی در ایران به عنوان اولین اثر مهم سیاسی انقلاب اسلامی و تحولات پس از آن در جامعه ایران و خصوصاً پس از آشکار شدن ابعاد گسترده صدور پیامهای انقلاب اسلامی به سایر جوامع و به چالش کشیدن نظام دو قطبی سرمایه داری و کمونیسم ( قبل از فروپاشی بلوک شرق) از ناحیه تشکیل گفتمانی نیرومند در قالب اندیشه سیاسی و فرهنگی « نه شرقی، نه غربی » و در پرتو ترویج تفکر بازگشت به ارزشهای معنوی و دینی مبتنی بر هویت مستقل اسلامی و ارائه مدلی نوین از نظام حکومت دینی خارج از چارچوبهای رایج در عرصه نظامهای سیاسی معاصر، به تدریج موضوع پدیدۀ انقلاب اسلامی ایران در متن تلاشهای محافل علمی قرار گرفت.‏

‏تاکنون مطالعات و پژوهشهای فراوانی در هر دو مجموعه مدافعان و منتقدان انقلاب اسلامی انجام یافته است و نظریه های گوناگون با داوریها و رهیافتهای مختلف در تبیین ماهیت انقلاب و علل و عوامل آن از رهیافت اقتصادی گرفته تا نگرشهای مبتنی بر رهیافتهای اجتماعی، تاریخی، سیاسی و امنیتی و یا فرهنگی در قالب کتابها و مقاله ها و پژوهشهای علمی ارائه گردیده است.‏

‏در اردوگاه دوستان انقلاب اسلامی مطالعات ارزشمندی در بیان ریشه ها، زمینه ها، علل و عوامل پیدایش و تداوم انقلاب اسلامی به عمل آمده و آثار، نشریات و ویژه نامه های مفیدی نیز انتشار یافته است چنانکه در مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی و خصوصاً در پژوهشکده امام خمینی و انقلاب اسلامی (وابسته به مؤسسه مذکور) واحدها و دپارتمانهایی برای مطالعه در همین حوزه تشکیل گردیده است که یافته های خویش را به صورت کتاب و نشریات علمی و یا از طریق همایشهای متعدد منتشر کرده اند. مقایسه تطبیقی انقلاب اسلامی با سایر انقلابها نیز مورد توجه بسیاری از اندیشه‌مندان قرار گرفته و آثار فراوانی نیز در همین موضوع منتشر شده است که فهرست این آثار را می توان در سه جلد اثر ارزشمند اخیراً انتشار یافته از سوی مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی به نام کتاب شناسی توصیفی انقلاب اسلامی ملاحظه نمود.‏


‏در سال سی ام انقلاب اسلامی در مقام نقد اجمالی آثاری که تاکنون در حوزه تبیین ماهیت انقلاب اسلامی و ریشه ها و انگیزه ها و علل آن منتشر شده است می توان گفت که در قریب به اتفاق آثار پدید آمده، جای خالی تحلیل انقلاب اسلامی از منظر طراح و بنیانگذار و رهبر کبیر آن کاملاً به چشم می خورد.‏

‏در این مقالت کوتاه برآنم تا در حد اشارت و به اختصار نظر پژوهشگران را به وجه تمایز اساسی انقلاب اسلامی با دیگر انقلابهای معاصر و ویژگیهای آن از نگاه امام خمینی( سلام الله علیه) معطوف سازم.‏

‏شناخت ماهیت انقلاب اسلامی از منظر امام خمینی از آنرو برای حامیان آن اهمیت مضاعف می یابد که امام در وصیتنامه خویش می فرماید: «بی تردید رمز بقای انقلاب اسلامی همان رمز پیروزی است».‏

‏معمار کبیر انقلاب اسلامی چکیده یافته های علمی و تجربی خویش را در قالب وصیتنامه سیاسی و الهی بیان کرده است. ایشان در رساترین عبارت، نظر خویش در باب مقایسه انقلاب اسلامی ایران با دیگر انقلابها را اینچنین بیان فرموده است: «شک نباید کرد که انقلاب اسلامی ایران از همه انقلابها جدا است؛ هم در پیدایش و هم در کیفیت مبارزه و هم در انگیزۀ انقلاب و قیام » .‏

‏امام خمینی در فرازهای قبل از بیان مذکور با برشماری واقعیات جامعه ایران پیش از پیروزی انقلاب اسلامی که از هر جهت فراهم سازی شرایط برای ظهور و پیروزی یک انقلاب سراسری را براساس معیارهای عادی و طبیعی ناممکن می ساخت براین باور عمیق قبلی است که: « این انقلاب بزرگ که دست جهانخواران و ستمگران را از ایران بزرگ کوتاه کرد، با تأییدات غیبی الهی پیروز گردید. اگر نبود دست توانای خداوند امکان نداشت یک جمعیت 36 میلیونی با آن تبلیغات ضداسلامی و .... ممکن نبود این ملت با این وضعیت یکپارچه قیام کنند و در سرتاسر کشور با ایدۀ واحد و فریاد الله اکبر و فداکاریهای حیرت آور و معجزه آسا تمام قدرتهای داخل و خارج را کنار زده و خود مقدرات کشور را به دست گیرد».‏


‏این باور که انقلاب اسلامی« یک تحفۀ الهی و هدیۀ غیبی بوده که از جانب خداوند منان بر این ملت مظلوم غارتزده عنایت شده است» و اینکه «اسلام و حکومت اسلامی پدیدۀ الهی است» و اینکه این انقلاب «ودیعۀ الهی» و «امانت الهی» و در تداوم حرکت انبیاء(ص) و «پرتوی از نهضت عاشورا » بوده است نه تنها در وصیتنامه امام بلکه در سرتاسر آثار سیاسی و پیامها و گفتارهای ایشان نمود بارز دارد.‏

‏متأسفانه ایمان به غیب و اعتقاد به امدادهای غیبی(در صورت حصول شرایط آن) که بنا به نص قرآن کریم یکی از ارکان اصول اعتقادی مسلمانان است پس از غلبه گفتمانهای ماده پرستی غربی و تحلیل مسائل هستی و جهان و انسان صرفاً با نگاه طبیعی و اومانیستی محض از متن نگرشها و بینشهای روشنفکرانه در جوامع اسلامی به حاشیه رفته و حتی به محاق فراموشی سپرده شده است. تفاوت منطق انبیاء در دست زدن به قیام علیه طواغیت و نظامها و روابط ظالمانه و شرک آلود زمانه خویش با سایر جنبشها و نهضتهای اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی و سیاسی، «قیام لله» بوده است.‏

‏انگیزه، روش، هدف و مقصد، عناصر تعیین کننده در واکاوی وجوه تمایز نهضت انبیاء با دیگر نهضتها می باشند. خاستگاه حرکت انبیاء انجام اوامر و تکالیف الهی و بر کشیدن نگاه انسان از عالم ناسوت و طبیعت به عالم ملکوت و حقایق عالم غیب و حقیقت هستی بوده است. ترویج توحید و آیین عبودیت و برقراری حکومت الله مستلزم مبارزه با حکومت طاغوت و نفی و طرد آن از رهگذر قیام لله می باشد. حاکمیت اسلام و احکام نورانی آخرین دین الهی جز از مسیر تشکیل حکومت اسلامی با هدایت سکانداری مدبر، عالم و مهذب با شاخصهایی که خدای متعال برای امامت انسانها معین فرموده است و با فداکاری امت و نقش آفرینی مردمانی مؤمن که با طیب خاطر دست بیعت به هادی و امام خویش داده باشند امکان پذیر نیست. قیام برای دنیا و مال و منال و قدرت و مکنت هیچ جایگاهی در نهضتهای انبیاء نداشته است.‏

‏مطلع نخستین بیانیه سیاسی امام خمینی با آیۀ شریفۀ «قل انما اعظکم بواحده ان تقومو ا لله» آغاز می شود.‏


‏معمار انقلاب اسلامی رمز پیروزی انقلابی را که خود پایه گذاری کرده است در وصیتنامه خویش چنین بازگو می کند: «رمز پیروزی را ملت می داند و نسلهای آینده در تاریخ خواهند خواند که دو رکن اصلی آن: انگیزه الهی و مقصد عالی حکومت اسلامی و اجتماع ملت در سراسر کشور با وحدت کلمه برای همان انگیزه و مقصد [‏‏است]».‏

‏خوشبختانه تحلیلگرانی که به قصد یافتن راههای مقابله با انقلاب اسلامی درصدد کشف رموز پیروزی انقلاب اسلامی برآمده و نظریه پردازی کرده اند از فهم ماهیت مبانی غیبی انقلاب اسلامی و انگیزه مذکور عاجزند و دقیقاً به همین دلیل نیز با وجود آنکه قوی ترین قدرتهای اقتصادی و سیاسی و نظامی جهان رسماً برای مهار دامنه نفوذ انقلاب اسلامی و نابودی آن تلاش می کنند ناکام مانده اند.‏

‏بر حامیان انقلاب اسلامی و خصوصاً نسل جوان و نسلهای آینده آن است که این پیام شفاف امام خمینی را همواره متذکر باشند که فرمود: «اینجانب به همه نسلهای حاضر و آینده وصیت می کنم که اگر بخواهید اسلام و حکومت الله برقرار باشد و دست استعمار و استثمارگران خارج و داخل از کشورتان قطع شود، این انگیزه الهی را که خداوند تعالی در قرآن کریم بر آن سفارش فرموده است از دست ندهید؛ و در مقابل این انگیزه که رمز پیروزی و بقای آن است، فراموشی هدف و تفرقه و اختلاف است» .‏

‏امام خمینی«ایمان و اطمینان به غیب» را از ویژگیهای ملت ایران در کوران انقلاب اسلامی دانسته و همین انگیزه را «رمز موفقیت و پیروزی در ابعاد مختلف» معرفی کرده است.‏

‏بازشناسی ماهیت انقلاب اسلامی و بیان وجوه تفاوت و تمایز آن با سایر انقلابها وظیفه نسل اول انقلاب است و قطعاً تضمین تداوم انقلاب و بقای آن در گرو استمرار همان انگیزه و مقصد با ضمانتنامه محتوم الهی یعنی وحدت کلمه است و مهمترین آسیب و آفت این راه نیز تفرقه بنیان برافکن و فراموش کردن هدف و روی آوردن به انگیزه های نفسانی و شیطانی و غیر الهی است.‏

‏در سی امین سال پیروزی انقلاب اسلامی شایسته است که همه احزاب و جناحهای مدافع این ودیعۀ الهی یکبار دیگر به متن آموزه های معمار کبیر انقلاب مراجعه کنند و شعارها و مطالبات و ‏


‏تبلیغات خویش را در آستانه برگزاری انتخابات ریاست جمهوری با معیارها و موازینی که امام خمینی در تبیین اهداف و مقاصد و رموز پیروزی انقلاب اسلامی و رمز بقای آن فرموده است تنظیم کنند به گونه ای که برآیند اقدامات و تبلیغاتشان نهایتاً به ترویج این وصیت امام در جامعه بیانجامد که فرمود: «به ملت شریف ایران وصیت می کنم که در جهان حجم تحمل زحمتها و رنجها و فداکاریها و جان نثاریها و محرومیتها مناسب حجم بزرگی مقصود و ارزشمندی و علو رتبه آن است، آنچه که شما ملت شریف و مجاهد برای آن بپاخاستید و دنبال می کنید و برای آن جان و مال نثار کرده و می کنید، والاترین و بالاترین و ارزشمندترین مقصدی است و مقصودی است که از صدر عالم در ازل و از پس این جهان تا ابد عرضه شده است و خواهد شد؛ و آن مکتب الوهیت به معنی وسیع آن و ایدۀ توحید با ابعاد رفیع آن است که اساس خلقت و غایت آن در پهناور وجود و در درجات و مراتب غیب و شهود است؛ و آن در مکتب محمدی ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ به تمام معنی و درجات و ابعاد متجلی شده؛ و کوشش تمام انبیای عظام ـ علیهم سلام الله ـ و اولیای معظم ـ سلام الله علیهم ـ برای تحقق آن بوده و راهیابی به کمال مطلق و جلال و جمال بی نهایت جز با آن میسر نگردد .... شما راهی را می روید که تنها راه تمام انبیاء ـ علیهم سلام الله ـ و یکتا راه سعادت مطلق است. در این انگیزه است که همه اولیاء شهادت را در راه آن به آغوش می کشند و مرگ سرخ را «احلی من العسل» می دانند».‏

‎ ‎