از آن روز به بعد، موشی هر روز به خانهی جادوگر میرفت و از او جادوی خواندن و نوشتن را یاد میگرفت. جادوگر با این که همهی جـادو هـا را فراموش میکرد، امـا جادوی خواندن و نوشتن را فراموش نکرده بود و از این که میتوانست به موشی کمک کند، خیلی خوش حال بود.
موشی تصمیم گرفت که یـک کتـاب جـادو برای خودش درست کند، کتـابی پـر از حـروف و کلمات زیبا.
مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 154صفحه 6