با معرفی شخصیتهای
داستان به کودک ازاو
بخواهید در خواندن
داستان شما را
همراهی کند
موش
قورباغه
قایمباشک
میمون کرم خاکی
یکی بود، یکی نبود. غیر از خدا هیچ کس نبود.
یک روز و مشغول بازی بودند که از آب بیرون آمد و گفت: «من هم بازی!» همین موقع، بیخبر از همه جا سرش را از خاک بیرون آورد و به دور و بر نگاه کرد.
میخواست را بگیرد که گفت: «نه! موقع بازی نباید چیزی بخوری.»
با خوشحالی گفت: «بازی؟ من هم بازی!»
و و و ، تصمیم گرفتند با هم بازی کنند، بازی قایم باشک.
گفت: «من چشم میگذارم. شمـا هم بروید و جایی قایم بشوید. تا ده میشمارم، بعد چشمهایم را
مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 161صفحه 17