کرم خاکی و گل
محمود پور وهاب
یک کرم خاکی هم رنگ یخ بود زیبا و لاغر
مانند نخ بود
آن کرم خاکی آهسته آمد
بر پای یک گل خود را گره زد
یک برگ کوچک بر پای او دید
بو کرد آن را
شد شاد و خندید
یک تکهاش را
با اشتها خورد
یک تکه را هم
او با خودش برد
مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 213صفحه 10