مجله کودک 01 صفحه 10
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : مرجان کشاورزی آزاد

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء

موضوع : کودک

مجله کودک 01 صفحه 10

گزارش دوست آخ جون چند روزی بیشتر از باز شدن مدرسه ها نگذشته است و هنوز کتاب و دفتر بچه ها بوی تازگی خودش را از دست نداده است. بچه ها توی این چند روز کلّی دوست تازه پیدا کرده اند و کلّی مشقهای قشنگ نوشته اند. روزهای اول مدرسه روزهای شیرینی است و خاطراتش تا هشتاد سالگی هم از سر آدم بیرون نمی رود. باز شدن مدرسه برای کلاس اولی ها خیلی هیجان انگیزتر است. ما گزارش دوست این هفته را برای بچه های کلاس اولی می نویسیم. هرچند بچه های کلاس اولی بلد نیستند مجله بخوانند ، اما ما می دانیم که حتما پدرها و مادرها و یا برادر و خواهرهای بزرگتری که بلدند مجله بخوانند ، این مطلب را برای بچه های کلاس اولی می خوانند و عکسهای آن را نیز به بچه ها نشان می دهند. بچه های کلاس اولی حق دارند که بیشتر از بچه های کلاس دوم و سوم و چهارم و پنجم خوشحال باشند ، چون برای اولین بار است که مدرسه را می بینند و درباره مدرسه کلّی حرف تازه دارند. مرضیه که امسال به کلاس اول رفته است درباره مدرسه می گوید : «توی مدرسمون از همه چی بیشتر ، معلممون رو دوست دارم. چونکه خیلی مهربونه و به بچه هایی که سوالهاشو درست جواب بدهند ، یک کتاب قشنگ جایزه می ده». راستی یادم می آید که ساناز کوچولو روزهای اول دلش نمی خواست که به مدرسه برود. از او می پرسم : «سانازجان هنوز هم مدرسه رو دوست نداری؟». «نه! الان دیگه نه! من روزهای اول فکر می کردم که درس خوندن خیلی سخته ، اما الان همه مشقامو بلدم و همه درسهای خانم معلم مهربون مدرسه را خوب خوب یاد گرفتم.» فاطمه در ادامه حرف بچه ها می گوید : «زهرا خواهرکوچیکترم از باز شدن مدرسه ها خیلی بدش می یاد.» می پرسم چرا؟ می گوید : «آخه اون که نمی تونه بره مدرسه و چون بابا و مامان ما هر دو تا معلم هستند ، زهرا باید تا غروب توی خونه تنها بشینه

مجلات دوست کودکانمجله کودک 01صفحه 10