مجله کودک 62 صفحه 21
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : مرجان کشاورزی آزاد

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء

موضوع : کودک

مجله کودک 62 صفحه 21

یادداشتهای یک دانش­آموز دیوانه اگر روزی پلیس بشوم... اگر روزی پلیس بشوم،به جای سوت از شیپور استفاده می­کنم. چونکه هم صدایش بیشتر است و هم بیشتر کیف می­دهد، تازه سوت بلبلی هم می­خرم! وقتی هم که سر چهارراه ایستادم، عدالت را برای همه رعایت می­کنم، یعنی یا نمی­گذارم کسی از چهاراه رد شود یا اجازه می­دهم که هر کس از هر طرف که دلش خواست عبور کند و اصلاً خوشم نمی­آید که راه یک عدّه را ببندم تا یک عدّۀ دیگر از چهارراه رد شوند. اگر پلیس شوم، چراغ راهنما را از سه رنگ به بیست و چهار رنگ تغییر می­دهم تا خیابان زیباتر شود. بعد چراغ زرد را بر سر همۀ چهارراهها روشن می­کنم تا هیچ کس تکلیف خودش را نداند. اگر پلیس شوم، آخر خیابانهای یک طرفه را دیوار می­کشم تا کسی نتواند ورود ممنوع بیاید. اگر پلیس شوم،هیچ وقت وسط چهارراه نمی­ایستم، چون امکان دارد کامیون از روی صورتم رد شود. اگر پلیس شوم،یک دسته صد تایی از برگه­های جریمه را زیر برف پاک­کن ماشین ناظم مدرسه می­گذارم. اگر پلیس شوم،همه ماشینهای قهوه­ای را جریمه می­کنم،چون از رنگ قهوه­ای خوشم نمی­آید!

مجلات دوست کودکانمجله کودک 62صفحه 21