مجله کودک 93 صفحه 10
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : مرجان کشاورزی آزاد

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء

موضوع : کودک

مجله کودک 93 صفحه 10

مدرسه دوست زنگ اول درس امروز محمدرضا یوسفی من خواب بودم که خانم معلم وارد کلاس شد. خواب میدیدم که خانم معلم درس میداد. پاسخ سوالهای خانم معلم را بلد نبودم. از ترس مانند پر کاه میلرزیدم. صدای گریههایم را میشنیدم. نمره زشت را، توی دفترم میدیدم. کاش، هرگز، هرگز بیدار نمیشدم. دست و پایم میلرزد. خانم معلم میگوید: «بیداری سخت است. خیلی سخت ! همه خواب را دوست دارند. اما درس امروز بیداری است، بیدار شو!» فردا چه درسی داریم؟ نمیدانم، بیدار میشوم. شاگرد اول به آقای مدیر گفتم: «اگر شاگرد اول نشوم، خودم را میکشم!» آقای مدیر گفت: «برو درست را بخوان» به آقای ناظم گفتم: «اگر شاگرد اول نشوم، یعنی باید بمیرم!» آقای ناظم گفت «عقلت کجا رفته؟» به معلم ریاضی گفتم: «شاگرد اول نشدن من، مساوی با نابودیام است.» معلم ریاضی گفت: «این معادله برابری نیست!» به معلم ادبیات گفتم: «اگر شاگرد اول نشوم، یک قصه غمانگیز پیش میآید.» معلم ادبیات گفت: «من هنوز تراژدی و قصه غمانگیز را درس ندادهام.» به معلم علوم گفتم: «اگر شاگرد اول نشوم، همه سلولهای بدنم متلاشی میشوند.» معلم علوم گفت: «هیچ آزمایشی، این طور جواب نمیدهد.» به معلم تاریخ گفتم: «اگر شاگرد اول نشوم، اولین شکست تاریخیام است.» معلم تاریخ گفت: «هر شکستی، مقدمه پیروزی است!» به همکلاسیهایم گفتم : « آی! همه کسانی که تا حالا شاگرد اول نشدهاید، چه به سرتان آمده؟» چه جوابهایی دادند! برو از همکلاسیهایت بپرس تا بدانی!

مجلات دوست کودکانمجله کودک 93صفحه 10