مجله کودک 93 صفحه 29
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : مرجان کشاورزی آزاد

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء

موضوع : کودک

مجله کودک 93 صفحه 29

ساعت یک و ده دقیقه صبح، تازه دو قفل در را شکست و باز کرد و وسط مغازه که با نور چراغ خیابان به اندازه کافی روشن شده بود، ایستاد. پله موشل با چشمهای بسته نفس عمیقی کشید و بوی معطر و شیرینی را که در قنادیها به مشام میرسد، فرو داد. سپس پالتویش را درآورد، کلاهش را بیتوجه روی یک ظرف بلوری انداخت و به شدت مشغول خوردن اولین وعده غذایش شد. ساعت یک و چهل دقیقه، در ته شکم او روی هم چهار تخته شکلات و محتوای یک ظرف خیلی بزرگ آبنبات جا گرفته بود (باید یادآوری کنیم که پله موشل فقط به بهترین و گرانترین نوع شکلات دستدرازی میکرد.) ساعت یک و چهل و پنج دقیقه، بالاخره شروع کرد به پر کردن ساک. درست وقتی که میخواست چند تخته شکلات را هم در پالتویش بگذارد، صدای آژیر یک ماشین پلیس را شنید. وحشتزده شد. مثل باد پالتویش را به تن کرد، ساک سفری را برداشت و از خروجی پشتی که قبلا آن را پیدا کرده بود، با زحمت خارج شد. ساعت دو و بیست دقیقه، بیدردسر به خانهاش رسید. او نتوانست بفهمد که ماشین پلیس به خاطر تصادفی که اتفاق افتاده بود از آنجا میگذشت و ماجرای شیرینکاری مغازه قنادی تازه ساعت هشت صبح کشف شد. صاحب مغازه فوری به پلیس تلفن زد و درست ساعت هشت و بیست دقیقه پلیس در محل بود. بله، و بعد سرنوشت راهش را ادامه داد. پله موشل، ملقب به شیرینی شکلاتی، اشتباه مهمی مرتکب شده بود. وقتی ساعت ده و سیدقیقه، ماموران پلیس جلو در خانه او ایستادند، متوجه موضوع شد: او خودش پلیس را به دنبال رد پایش راه انداخته بود. سوال: پله موشل با چه کاری پای خودش را گیر انداخته بود؟ پاسخ قصه ترجه شماره گذشته: جواب : اشتباه آشکار در دفتر خاطرات مربوط به تاریخها بود. اگر دوشنبه ۲۹ اردیبهشت باشد، دوم خرداد روز جمعه میشود و معمولا روزهای جمعه بیشتر مغازهها تعطیل هستند.

مجلات دوست کودکانمجله کودک 93صفحه 29