مجله کودک 94 صفحه 3
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : مرجان کشاورزی آزاد

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء

موضوع : کودک

مجله کودک 94 صفحه 3

آینه دوست لطیفه علی: مامان ۲۰ گرفتم. مادر: آفرین علیجان، از چه درسی؟ علی: ریاضی ۷ گرفتم و علوم هم ۵، ادبیات ۸ آب گوشت معلم: حمید بگو ببینم یک کیلو لوبیا، دو کیلو گوشت و یک کیلو نخود و چهار تا سیبزمینی جمعشان چند میشود؟ حمید: یک آبگوشت درست و حسابی! داداش معلم : علی تو میتوانی جانوری که استخوان کمی دارد را نام ببری؟ علی : قورباغه معلم : حالا تو ایرج، مثل علی جانوری بگو که استخوان کمی دارد؟ ایرج : آقا اجازه، داداش همان قورباغه دوستدار شما ـ حسین شیشهبر ۱۲ ساله از اهواز پسر داییهای بازیگوش و دختر عمهی سمج در یکی از روزهای تابستان، دو برادر داستان ما دلشان برای عمهشان تنگ شد و او را به خانه خود دعوت کردند. «حنانه» دختر عمه این دو بردار وقتی به همراه مادرش به خانه آنها آمد، متوجه شد که پسرداییهایش بسیار نامرتب هستند. او با خود تصمیم گرفت که با کمک مادرشان آنها را اصلاح کند و از آنجایی که بر تصمیمش استوار بود. از روز اول شروع کرد و قفسهکتابهایشان را مرتب کرد. اما فایده نداشت. او باید نظم را به پسرداییهایش یاد میداد. روز دوم وقتی وارد اتاق شد. با کمد به هم ریختهای مواجه شد و این بهترین موقعیت بود. او به بهانه بازی کردن در حیاط بزرگ خانه، همراه آن دو برادر از خانه خارج شد. به محض اینکه آنها را سرگرم بازی دید. به اتاق آنها برگشت و اسباببازی محبوب آنها را برداشت و در کمد شلوغشان گذاشت و منتظر نتیجه شد. بعد از مدتی به آشپزخانه رفت و موضوع را با زنداییاش درمیان گذاشت. زن دایی او با تایید این کار به او گفت که نامی از «خرسی» عروسک محبوب آنها نبرد تا خودشان سراغ خرسی بیایند. روز دوم به پایان رسید و کار حنانه نتیجهای نداد. روز سوم، صبح زود دو برادر به دنبال خرسی میگشتند و او را پیدا نکردند، اتاق نیز به هم ریخته و آشفته بود. حنانه نیز به هر دو آنها پیشنهاد کرد که اول اتاق به هم ریخته را مرتب کنند. اگرچه این کار خیلی سخت بود. ولی چون پسرداییهای حنانه خرسی را خیلی دوست داشتند. قبول کردند و حنانه نیز در مرتب کردن اتاق به آنها کمک کرد. در حین کار، برادر کوچک خرسی را در کمد پیدا کرد اما چون فهمید که نظم خیلی در کارهایشان به آنها کمک میکند، به همراه برادرش بقیه اتاق را مرتب کرد. بعد در نظم و آرامش همگی با هم مشغول بازی شدند. به این ترتیب حنانه با ایستادگی برتصمیم خود کمک بزرگی به زنداییاش کرد. نویسنده: حنانه قوانلو ـ ۱۳ ساله از تهران «دوستان دوست» گرگان : یاسمن محتشمی ۱۱ ساله خرمآباد: شکوه بیراوند ۱۱ ساله لاهیجان: پریسا رستمی ۱۱ ساله قم : زهرا محمدی ۱۰ ساله اهواز: محسن بیدجانی ۱۱ ساله سنندج : مانلی حاجیزاده ۱۱ ساله کرج: آلاء داوودی تبریز: بهروز نودهی تهران: مژگان احمدی ۹ ساله، سمانه سادات موسوی ۱۲ ساله (شهر ری)، مائده ثابت، علیرضا دریانه، رضا حامدی، سیامک جلیلی ۱۰ ساله، مهدی زمانی ۱۲ ساله، مهدی رجبی ۹ ساله، علیرضا محمدمهر۱۰ساله

مجلات دوست کودکانمجله کودک 94صفحه 3