مجله کودک 102 صفحه 28
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : مرجان کشاورزی آزاد

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء

موضوع : کودک

مجله کودک 102 صفحه 28

قصة دوست داستانهای یک قل، دو قل قسمت دوم خواستگاری دوقلوها طاهره ایبد عروسی بود، عروسی من و محمدحسین. همة کارهایمان را کرده بودیم؛ خواستگاری رفتیم، با دخترها که دو تا دوقلوی شکل هم بودند، حرف زدیم، خرید عروسی هم کردیم، دخترها شکل شکل هم بودند، درست مثل من و محمدحسین، فقط اخلاقشان خیلی با هم فرق داشت، مثل من و محمدحسین! من آن یکی را انتخاب کردم که برای من شیرینی آورد و خودش هم تند و تند میخورد، یعنی آن دختری را انتخاب کردم که خیلی شلوغ و پرحرف بود، او هم مرا انتخاب کرد، اسم آن دختر «شبنم» بود. محمدحسین هم آن یکی را که آرام و کمحرف بود، انتخاب کرد. اسم نامزد محمدحسین هم «نسیم» بود. قبل از عروسی ما دو تا رفتیم آرایشگاه تا سر و وضعمان را مرتب کنیم. توی آرایشگاه، محمدحسین گفت: «هی محمدمهدی تو موهات رو یک جوری بزن که با موهای من فرق داشته باشه، نمیخوام تو عروسی، تو رو به جای من بگیرن.» گفتم: «خیلی هم دلت بخواد که منو به جای تو بگیرن. از این گذشته، خیلی زرنگ تشریف داری، چرا من شکل موهام رو عوض کنم، خودت این کار رو بکن.» به آقای آرایشگر که با قیچی و شانه بالای سرم ایستاده بود، گفتم: «آقا شروع کن، زیاد وقت ندارم.» محمدحسین گفت: «نه آقا، شروع نکن، صبر کن.» بعد رو کرد به من و گفت:«تو برات مهم نیست که نامزدت منو با تو عوضی بگیره.»

مجلات دوست کودکانمجله کودک 102صفحه 28