مجله کودک 152 صفحه 6

اتوبوس مدرسه نویسنده:کیت کلر مترجم:سیده مینا لزگی حیاط مدرسه پر بود اتوبوس­های درخشان و براقی که پشت سر هم صف کشیده بودند.هر روز صبح اتوبوس­ها از حیاط مدرسه خارج می­شدند و بچه­ها را به مدرسه می­بردند.بعد از ظهر هم بچه­ها را دوباره به خانه­هایشان بر می­گرداندند. پشت حیاط مدرسه یک اتوبوس قدیمی پارک شده بود که هیچ­کس به آن توجه نمی­کرد.چون او دیگر درخشان وبراق نبود،هیچ کدام از راننده­ها دلشان نمی­خواست با این اتوبوس زشت و قدیمی رانندگی کنند. بنابراین هر روز صبح اتوبوس قدیمی همانجا می­نشست وبه بقیه اتوبوس­ها نگاه می­کرد که دنبال بچه­ها به راه می­افتادند.او خیلی ناراحت بود که نمی­توانست مثل آنها به دنبال بچه­ها برود.یک روز صبح،یکی از اتوبوس­های براق روشن نشد.مکانیک به مدیر مدرسه گفت: توصیه­های اسلام به دانش اندوزی و فراگیری علوم از مهمترین عوامل توجه به آموزش در ایران شد. از سوی دیگر نباید از یاد برد که وزیر دانش دوست ایرانی تا چه اندازه در گسترش آموزش علوم در ایران دوره اسلامی موثر بودند. آموزش کودکان در مکان­هایی به نام مکتب خانه انجام می­شد.