مجله کودک 152 صفحه 13
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : مرجان کشاورزی آزاد

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء

موضوع : کودک

مجله کودک 152 صفحه 13

به چیزهای دیگری هم توجه می­کنند مانند کیفیت آن کالا.قیمت هم شرط است.ممکن است خانواده­ای توان خرید بعضی از کالاها را نداشته باشند.دیروز آقا پسری به همراه پدرش به خرید آمده بود و چیزی را می­خواست که گران بود و پدرش آنرا نمی­خرید.او به پدرش می­گفت حالا که پدر شده­ای باید آنرا بخری.سلیقه بچه­ها مهم است اما باید به چیزهای دیگر هم توجه کنند.بنظر من مهمترین مسئله فرگیری،معلم و دانش است.تمام این لوازم اسبابی هستند برای رسیدن به هدف.دفترهایی داریم که ارزانند و کیفیت خوبی هم دارند و دفترهایی داریم که گرانند و گرانی آنها به علت این است که جلد خوش آب ورنگی دارند.یا قلمهایی که ارزانند و ساده و در کنار آن قلم­هایی که خیلی گرانند اما همان کار را می­کنند.من مخالفتی با لوکس بودن و خوش آب و رنگ بودن این لوازم ندارم اما آنها را اصل نمی­دانم.هدف قلم نوشتن است و قلم خوب آن است که خوب بنویسد و این ربطی به شکل ظاهری و قیمتش ندارد. بچه­ها هنگام خرید دقت کنند و گول ظاهر چیزها را نخوردند و به حرف والدینشان گوش کنند. □اما این حرفهایی که زدید با این همه مدادی که برای علی آقایتان کنار گذاشته­اید جور درنمی­آید؟ چرا جور در می­آید.اینها اسراف نیست تجربه به من می­گوید مصرف مداد در سال اول دبستان بسیار زیاد است. □همسرتان چی؟با این همه مداد برای او موافق است؟ نه،اوگاهی ممانعت می­کند و می­گوید باید فرزندمان حد و اندازه هر چیزی را بداند. □این آقا کیست؟می­شود از او هم سؤالی بپرسم؟ بفرمایید.او پدر من است. □لطفاً خودتان را معرفی کنید و از لوازم­التحریر دوره خودتان بگوئید. من محمد نجاتی هستم و 73 سال سن دارم.دوران درس خوندن من مربوط می­شود به گذشته­های دور و چیز زیادی یادم نیست.لوازمی که ما داشتیم خیلی محمدود بود این همه تنوع وجود نداشت.یادم می­آید زمانی مداد را با تیغ می­تراشیدیم.من به بچه­ها توصیه می­کنم قدر زحمات والدین خود را بدانند. درس­های خود را خوب بخوانند وبدانند این بهترین هدیه برای پدر و مادرشان است.بدانند که این لوازم­التحریر یا شکستنی­اند یا خراب شدنی.آنچه می­ماند علمی است که آنها یاد می­گیرند. در آن زمان سن ورود به مکتب که در مسجدهای کوچک و گاهی در خانه مکتب­دار تشکیل می­شد،حدود پنج تا شش سالگی بود.البته گاهی سن از این اندازه بیشتر می­شد،اما نباید از 15 سالگی تجاوز می­کرد.در قرن چهارم هجری(چهار صد سال پس از هجرت پیامبر(ص) از مکه به مدینه)در ایران و جهان اسلام مکانی مخصوص برای آموزش به نام «مدرسه» ایجاد شد.قبل از ورود ب مدرسه باید دانش­آموز در مکتب،آموزش اولیه و ابتدایی را می­گذراند.

مجلات دوست کودکانمجله کودک 152صفحه 13