مجله کودک 154 صفحه 11
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : مرجان کشاورزی آزاد

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء

موضوع : کودک

مجله کودک 154 صفحه 11

نیما : « تینا ببین چقدر آب. دریا که بریم چقدر آب داره ؟ » مامان : « دریا به جایی که می ریم دوره، فکر نکنم بتوانیم دریا بریم. » نیما : « اما بابا قول ... داده بود ما را به دریا ببره. » مامان : « این جا هم مثل دریا می مانه. مگه تو چقدر آب می خوای ببینی ؟ » نیما : « من دریا می خوام. من دریا می خوام. اصلاً من قهرم. » نیما یه بار می گفت دلش می خواد بپره تو آب و شنا کنه. یه بار بهانه قایق سواری را می گرفت. یه بار می گفت ماهیگیری کنیم ... نیما در قهر بود که چشمش به تپه اون طرف افتاد. نیما : « حالا که دریا نمی ریم پس بریم روی اون کوهه تا از اون بالا سفیدرود رو تماشا کنیم. » این بود که نیما ما را از کوه بالا کشید. مامان : « نیما یواش تر، من که مثل تو پا ندارم از این جاها بالا بیام. از نفس افتادم. تند نرو. جلوی چشمم باش. اصلاً صبر کن با هم بازی کنیم. قطاربازی. تو بشو لوکوموتیو، من و تینا هم می شیم واگن ها، تو ما رو بکش ... » همه : « هو هو چی چی، هو هو چی چی ... » نیما : « دیدید رسیدیم، دیدید کاری نداشت ... هوراااا. ما الان این همه بالاییم. » مامان : « چقدر قشنگه. جای بابای تان خالی. من که از نفس افتادم. آی پام. بشینیم و از این منظره لذت ببریم. » عالی بود. همه جا آرام بود. نسیم خنک می آمد. خورشید خانم می درخشید. تازه نشسته بودیم که به قول مامان از آن منظره لذت ببریم یک دفعه چشم نیما به جایی افتاد. بالابرهای سکودار بعضی از خودروهای آتش نشانی. از بالابرهای هیدرولیکی مجهز به سکو به جای نوع تلسکوپی، استفاده می کنند. در این نوع، میله ای به نام « بازو » محور بالابر است و بالابر با حرکت تاشو. بالا و پایین می رود. ارتفاع این وسیله تا 62 متر است که معادل 20 زرافه سوار بر یکدیگر، می باشد.

مجلات دوست کودکانمجله کودک 154صفحه 11