حضرت امام با همه ی مشغله ای که داشتند ، به تمام کارهای خود ، حتی ورزش کردن می رسیدند . هرروز ، سه بار به مدت نیم ساعت ورزش می کردند . با اینکه رهبر سیاسی بودند و به مشکلات سیاسی پاسخ می دادند ، سوالات دینی را جواب می دادند ، تمام روزنامه ها را می خواندند ، بیشتر رادیو ها را گوش می دادند ، تمام کارهای مستحبی روزانه را نیز به جا می آوردند . . . و هر یک از اینها وقت مخصوص به خود داشت . که راس ساعت به انجام می رسید . هیچ وقت حضرت امام بی هدف زندگی نمی کردند . یعنی اگر پیش می آمد که بیکار باشند ، حتما داشتند به مسئله ای فکر می کردند در تمام مدت مشغول کار بودند ونمی گذاشتند لحظاتشان هدر رود . یکی از بستگان ایشان در خاطره ای نقل می کند؛ یکروز جمعه که هوا خوب بود حضرتامام داشتند . در حیاط قدم می زدند . من و همسرم نیز روی تختی نشسته بودیم که وقتی قدم زدن ایشان تمام می شد روی آن می نشستند . معمول بود که پس از قدم زدن ، باید دواستکان چای جلوی ایشان گذاشته می شد . همسرم از ایشان پرسیدند که : "آقا ! چای بیاورم خدمتتان ؟" حضرت امام نگاهی به ساعتشان کردند و فرمودند :
بیست و سه ثانیه ی دیگر مانده است .
این قدر زمان را به تصرف درآوردن و از لحظات استفاده کردن؛ عجیب است .
دریاچه هایی با آب تازه نوع دیگری از دریاچه ها هستند . در این نوع دریاچه ها ، اب از راه رودها مرتبا وارد دریاچه می شود و از سوی دیگر آب باقیمانده خارج می شود . آب این دریاچه ها مانند آب دریاها ، محتوی نمک زیاد نیست . دریاچه "سوپریور" واقع در مرکز آمریکا و کانادا یکی از این دریاچه هاست .
مجلات دوست کودکانمجله کودک 303صفحه 5