مجله کودک 303 صفحه 20
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : مرجان کشاورزی آزاد

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء

موضوع : کودک

مجله کودک 303 صفحه 20

خیلی مهربانانه دستش را می گرفت و کمکش می کرد و یا هر کاری که مامان بزرگ می گفت به سرعت انجام می داد . اوایل ، از این کارهای . . . ریحانه خیلی حرص ام می گرفت و فکر می کردم آن کارها را می کند تا خودش را پیش مامان بزرگم لوس و عزیز کند امابعد ازچند روز که دوستی مان بیشتر شد فهمیدم که این طوری نیست . ریحانه : "حالا عیبی نداره ، انشاءالله . . . سال دیگه جور می شه می ری و یه عالمه پیش دختر عموت می مونی ، حتما قستم بوده که امسال نشده بری . به جاش ، این که خیلی خوبه که اومدی پیش مامان بزرگت ، من هم این قدر دوست داشتم که یه مامان بزرگ برای خودم داشته باشم . عیبی نداره مامان بزرگ تو ، مامان بزرگ من هم باشه ؟ من هر وقت میام خونه ی خاله ام ، همش دوست دارم بیام طبقه بالا پیش مامان بزرگت ، خیلی با محبته ، خوش به حالت . . . ." ادامه دارد L مثل Law (قانون) : هر جامعه ای برای حفظ حقوق مردم خود و ایجاد نظم درآن به قانون نیاز دارد . جزایی که برای انجام یک جزم توسط مجرم انجام می شود را قانون تعیین می کند . زندان یکی از مجازات هایی است که قانون برای مجرم تعیین می کند . دادگاه وکیل مدافع ، دادستان ، متهم و هیئت منصفه بخشهای تشکیل دهنده ی یک جلسه ی دادگاه هستند .

مجلات دوست کودکانمجله کودک 303صفحه 20