مجله کودک 303 صفحه 8
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : مرجان کشاورزی آزاد

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء

موضوع : کودک

مجله کودک 303 صفحه 8

قصه های من و پدر بزرگ افشین علاء اعتماد مردم با حرفهای آن روز عمه زهرا خیلی چیزهای تازه یاد گرفته بودم . اما سئوال ها هم پشت سر هم در ذهنم صف می کشیدند . گفتم : "پس اون آقاهه امروز میاد اینجا تا سهم امام رو از مالش کم کنه و به پدر بزرگ بده ؟" عمه زهرا گفت : "بله ، معمولا یک پنجم از درآمد سالیانه رو حساب می کنن که به اون خمس مال میگن . البته این رقم شامل خرج سالیانه ی آدمها نمی شه . فقط اضافه ی اونو حساب می کنن ." گفتم : "ولی من یادم نمیاد که هیچ سالی بابا و مامان ، این کار رو کرده باشن ." عمه زهرا خندید و گفت : "خب معلومه ، پدر ومادر تو با حقوق کارمندی شون فقط می تونن اجاره ی خونه شونو بدن و خرج خودشون و تورو تأمین کنن . من فکر می کنم ، درآمد اونا حتی به آخر ماه هم قد نده ، چه برسه به درآمد سالیانه ! حتی اگه اونا پولی هم پس انداز می کنن . به خاطر اینه که بتونن خونه ای بخرن . جالت اینجاست که خمس به پولیب که برای خریدن خونه پس انداز می شه . تعلق نمی گیره . اما اگه کسی خونه و وسایل لازم رو داشته باشه وپولی پس انداز کنه که یک سال از پس انداز کردن اون یگذره . یا طلا جمع کنه ، به اون مال ، خمس تعلق می گیره ." کمی فکر کردم و گفتم : "چه حکم جالب و قشنگیه ! با این حساب فقیرا می تونن به وضع خودشون سر و سامون بدن و پول دارها هم می تونن . فقط از اضافه ی مال شون بردارن و سهم امامو بدن ." عمه زهرا گفت : "و جالب تر این که هیچ زور و اجباری در کار نیست . این خودمسلمونا هستن که با رضا و رغبت . مال شون رو در اختیار عالمان دین میذارن . در حالی که در طول تاریخ پادشاهان و حاکمان ، همیشه با زور سر نیزه از مردم مالیات و باج می گرفتن و خرج خوش گذرونی هاشون می کردن .مردم هم همیشه با اونا سر جنگ داشتن . اما وقتی پای اسلام و احکام الهی در میون باشه . مردم با عشق و علاقه از مال خودشون خرج می کنن ." گفتم : "همیشه آدما سعی می کنن از مال شون مراقبت کنن واونو از دست ندن . بنابراین باید خیلی به کسی علاقه مند باشنو اعتماد داشته باشن که ما ل شون رو در اختیار اون بذارن ." عمه زهرا گفت : "به خاطر همینه که همیشه دشمنان دین ، از روحانیت وحشت دارن . چرا که می دونن مردم به خاطر حفظ اسلام ، همیشه پشت سر روحانیت حرکت می کنن و اعتنایی به قدرت های شیطانی ندارن . مثلا شاه در ادامه ، آب رود ، مقداری گل و لای ورسوبات به بستر دریاچه وار می کند ولایه ای از رسوبات در ته دریاچه جمع می شود .

مجلات دوست کودکانمجله کودک 303صفحه 8