مجله کودک 469 صفحه 39
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : مرجان کشاورزی آزاد

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء

موضوع : کودک

مجله کودک 469 صفحه 39

یه چند دقیقه­ای به خوبی گذشت. اما همان چند دقیقه بود. این­جور بازی­ها بعضی وقت­ها به مشکل برخورد می­کنه و کم کم سروصدای آدم بالا میره. مثل این دفعه که... پای لادن روی خط بود اما می­گفت نیست و فقط نزدیکشه. بعضی بچه­ها معتقد بودند لادن سوخته، بعضی دیگه می­گفتند نه، هنوز نوبتشه. و همین­طور بلندبلند جروبحث می­کردیم که... آقای همسایه: «آخرش هم نگذاشتید یه استراحتی بکنیم. چقدر سروصدا می­کنید؟» مسعود: «تقصیر لادنه. همش جر می­زنه.» لادن: «نخیر هم. خودش الکی میگه پای من رو خطه. ولی فقط نزدیکشه..» رضا: «آقا میشه لطفا شما داور ما بشید. هر چی رای بدید ما قبول می­کنیم.» آقای داور بادقت مسئله را بررسی کرد. آقای همسایه: «دخترخانم سوخته­ای، برو کنار. شماها بازی بلد نیستید. حالا وایسید کنار و خوب تماشا کنید. بلکه یاد بگیرین...» ما وایسادیم کنار و خوب تماشا کردیم. اما این­قدر نگاه کردیم که خسته شدیم. آقاهه هی بازی می­کرد و ما را توی بازی راه نمی­داد. خاله اکرم و عمه اقدس که مدتی بود صدای ما را نشنیده بودند و آمده بودند ببینند چه خبره. خاله اکرم: «واقعا که آقای ابراهیم. خجالت داره. بازی مال بچه­هاست...» حرف­های خاله اکرم باعث شد آقای همسایه از بازی ما بره بیرون. چه خوب شد خاله اکرم آمد و مشکل­مان را حل کرد وگرنه ما که رویمان نمی­شد که به آقاهه چیزی بگیم. اما فقط یه مشکل دیگه­ای پیدا کرده بودیم. خاله اکرم از ما اجازه گرفت یک کم با عمه اقدس لی­لی بازی کنه. مشکل اینجا بود که نمی­دانیم چرا آن یک کم تمام نمی­شد. بعد از... اهالی آمستردام در هلند عادت بدی در استفاده از دوچرخه دارند. آنها پس از اینکه دوچرخه آنها کهنه و فرسوده شد، آن را داخل کانال آب آمستردام پرتاب میکنند! سالانه دههزار دوچرخه دورافتاده توسط قایقهای مخصوص از این کانال بیرون کشیده میشود.

مجلات دوست کودکانمجله کودک 469صفحه 39