مجله کودک 470 صفحه 11
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : مرجان کشاورزی آزاد

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء

موضوع : کودک

مجله کودک 470 صفحه 11

Õ برای شروع یادی کنیم از پیمان ابدی. فکر میکنم درباره او هرچه بگویم کم گفتهام. او بچههای زیادی را برای انجام کارهای بدلکاری تربیت کرد. افرادی که اکنون توانایی انجام کارهای خیلی خوبی در این زمینه دارند. برای من هم او دوست خیلی خوبی بود. واقعاً با هم زندگی کردیم و میتوانم بگویم نزدیکتر از دو برادر واقعی بودیم. Õ چند سال با هم دوست بودید؟ از سیزده سالگی با هم به مدرسه میرفتیم. در آلمان او به عنوان تنها دوست ایرانی من بود که خیلی با هم رفت و آمد داشتیم. تقریباً هر روز پیش هم بودیم. دوستی ما حدود بیست و چهارسال ادامه داشت تا زمانی که آن اتفاق ناگوار برای پیمان رخ داد و از بین ما رفت. Õ شما هم در زمینه کارهای بدلکاری در آلمان فعالیت میکردید؟ نه اصلاً. کارم هیچ شباهتی به کارهایی مثل بدلکاری نداشت و هیچوقت هم فکر نمیکردم روزی وارد این جور کارها شوم. من در آن کشور یک نمایشگاه اتومبیل و یک رستوران داشتم. همیشه به پیمان میگفتم کارهای که تو میکنی اصلاً خوب نیست و خطرات زیادی به همراه دارد. هر وقت پیمان کارهایی را که انجام داده بود به من نشان میداد به او میگفتم تو دیوانهای. Õ الآن دیگر فکر نمیکنید انجام این قبیل کارها خطرناک باشد؟ امروز خودم آن کارها را انجام میدهم و دیگر Õ نام خودرو: کاردن- لوید Õ اسلحه: ویکرز Õ نام کشور سازنده: انگلستان Õ حداکثر سرعت: 45 کیلومتر در ساعت Õ تعداد خدمه: 2 نفر

مجلات دوست کودکانمجله کودک 470صفحه 11