مجله کودک 470 صفحه 14
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : مرجان کشاورزی آزاد

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء

موضوع : کودک

مجله کودک 470 صفحه 14

عباس قدیرمحسنی «داستان یک لاکپشت پیر پیر پیر» قسمت دوم راسو، لاکپشت پیر را که دید، به او گفت: «تو که هنوز اینجایی. نکنه چسبوندنت به زمین! نمیخواهی نجات پیدا کنی؟ الان بارون اون قدر زیاد میشه که آب همه جارو میگیره و اگه نجنبی توی آب غرق میشی. زود باش. جفتت رو پیدا کن و بیا بالای تپه توی کشتی.» لاکپشت پیر که همچنان متعجب بود، همانطوریکه راسو میدوید از او پرسید: «ببینم حتماً باید با جفتم بیام.» راسو هم از همان راه دور فریاد زد: «آره. توی کشتی نوح، همه را با جفت خودشان راه میدهند.» لاکپشت پیر که حالا یک، دو و سه قطره باران دیگر هم افتاده بود روی لاکش، دوباره و سه باره و چهارباره با دقت همه جا را نگاه کرد و این بار کشتی را هم بالای تپه دید. صدای شیر، پلنگ، خرس، فیل و... را هم شنید و که همگی با جفتهای خودشان از تپه بالا میرفتند. Õ نام خودرو: 75-M Õ اسلحه: براونینگ Õ نام کشور سازنده: آمریکا Õ حداکثر سرعت: 71 کیلومتر در ساعت Õ تعداد خدمه: 2 تا 10 نفر

مجلات دوست کودکانمجله کودک 470صفحه 14