کنگره بین المللی امام خمینی (س) و فرهنگ عاشورا
نهضت عاشورا از نگاه اهل سنت
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

نوع ماده: مقاله

پدیدآورنده : عبداللهی، عبدالکریم

محل نشر : تهران

زمان (شمسی) : 1375

زبان اثر : فارسی

نهضت عاشورا از نگاه اهل سنت

نهضت عاشورا از نگاه اهل سنت 

عبدالکریم عبداللهی 

یقیم الشیعة ذکری عاشوراء للعظة و الاذکار و هی ذکری عظیمة بما اشتملت علیه من عظات و من  بطولة فی الجهاد: و انما تربو الروح السامیة بذکری الأبطال، و هذه الذکری الیوم ألزم ما تکون لنا فی مرحلتنا الانقلابیة‎[1]‎

‏«شیعیان، مراسم یادبود عاشورا را برای پند گرفتن و یادآوری برپا می‌دارند. و آن مراسمی بس بزرگ است، چون یادآور پندها و «درس» قهرمانی جهاد و «فداکاری در راه دین» می‌باشد، و با یاد آن قهرمانان، روح بلند، پرورش می‌یابد. امروز، برگزاری این مراسم از لازمترین وظایف در این مرحلۀ از انقلاب ما است.»‏

نهضت عاشورا از نگاه اهل سنت

‏عنوان فوق، مشتمل بر بخشهایی است که در  این مقاله به 5 بخش آن اشاره می‌شود: ‏

‏1- عظمت مقام امام حسین(ع)‏

‏2- خبر دادن رسول خدا(ص) از شهادت  امام حسین(ع)‏

‏3- موجبات نهضت عاشورا‏

‏4- هدف از نهضت عاشورا‏

‏5- آثار و نتایج نهضت عاشورا‏

بخش نخست: عظمت مقام امام حسین(ع)

‏الف: برخی از آیات قرآنی که طبق نقل اهل سنت، در عظمت مقام امام حسین(ع) و عترت ‏


مجموعه مقالات دومین کنگره بین المللی امام خمینی (س) و فرهنگ عاشورادفتر 3صفحه 1

‏پیامبر اعظم(ص) نازل شده است: ‏

1-آیۀ شریفه مباهله: فمن حاجّک فیه من بعد ما جآءک من العلم فقل تعالوا ندع ابنائنا و ابنائکم و نسائنا و نسائکم و انفسنا و انفسکم ثمّ نبتهل فنجعل لعنت الله علی الکاذبین.‎[2]‎

‏بعد از دانشی که (درباره عیسی) به تو رسیده؛ هر کس با تو در مقام مجادله بر آید، بگو: بیایید، ما و شما فرزندان و زنان و نفوس خود را دعوت می‌کنیم: آنگاه مباهله می‌نماییم (و در حق یکدیگر نفرین می‌کنیم) تا دروغگویان را به لعنت خدا، گرفتار سازیم. ‏

‏عالمان و مفسران اهل سنت، ‏‎[3]‎‏ در ذیل این آیه، تصریح نمودند که این آیه دربارۀ اهل‌بیت رسول خدا(ص) نازل شده است و مراد از «ابنائنا» حسن و حسین(ع) می‌باشد. ‏

‏2- آیۀ تطهیر: ‏انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرّکم تطهیراً.‎[4]‎

‏خداوند می‌خواهد که هر گونه پلیدی و گناه را، فقط از شما خاندان (پیامبر(ص)) دور نماید و کاملاً شما را پاک گرداند. ‏

‏طبق نوشتۀ اهل سنت، ‏‎[5]‎‏ به موجب احادیث وارده، مراد از «اهل البیت» عبارت است از: فاطمه، حسن و حسین و علی (علیهم‏‏‌‏‏السلام) و نه زنان پیامبر(ص)‏

‏3- ‏قل لا اسئلکم علیه اجراً الّا المودّة فی القربی.‎[6]‎‏ ‏

‏بگو: من هیچ پاداشی بر رسالتم، از شما درخواست نمی‌کنم، جز محبت نزدیکانم. ‏

‏فخر رازی در تفسیر این آیۀ شریفه از زمخشری صاحب تفسیر «الکشّاف» نقل می‌کند، پس از نزول این آیه، از پیامبر، سؤال شد خویشاوندان تو کیانند که محبت آنان بر ما واجب است؟‏

‏فرمود: «‏علی و فاطمة و ابناهما‏»؛ علی و فاطمه و دو پسر آن دو.‏

‏و نیز از زمخشری نقل می‌کند که پیامبر اسلام(ص) فرمود: ‏

«من مات علی حب آل محمد، مات شهیداً»‏؛ هر کس که با محبت آل محمد بمیرد، شهید از دنیا رفته.‏

«من مات علی حب آل محمد، مات مؤمناً متکمّل الایمان»‏؛ هر کس با محبت آل محمد بمیرد، مؤمن کامل الایمان از دنیا رفته. ‏

«من مات علی حب آل محمد، مات علی السنة و الجماعة»‏؛ هر کس که با محبت آل محمد بمیرد، بر سنت و جماعت اسلام از دنیا رفته. ‏


مجموعه مقالات دومین کنگره بین المللی امام خمینی (س) و فرهنگ عاشورادفتر 3صفحه 2

«من مات علی بغض آل محمد، مات کافراً»‏؛ هر کس که در حال دشمنی با آل محمد بمیرد، کافر از دنیا رفته. ‏

«من مات علی بغض آل محمد، لم یشمّ رائحة الجنة»؛‏ هر کس که در حال دشمنی با آل محمد، بمیرد، بوی بهشت را استشمام، نخواهد کرد. ‏

‏در پایان، زمخشری، اشعاری از شافعی، نقل می‌کند، از جمله: ‏

ان کان رفضاً حب آل محمدٍ  فلیشهد الثقلان أنی رافضی

‏اگر محبت آل محمد، نشانۀ رافضی بودن است، پس تمامی جن و انس، شهادت دهند که من رافضیم. ‏

‏ب: برخی از روایات وارده از پیامبر اعظم(ص) در عظمت مقام امام حسین(ع): ‏

1-حسین منی و انا منه‏...‏‎[7]‎‏: ‏

‏حسین از من است و من از حسینم.‏

‏2-حسین، سرور جوانان اهل بهشت است. ‏

«الحسن و الحسین سیدا شباب اهل الجنة»‎[8]‎

‏3-دوستی و دشمنی با حسین، دوستی و دشمنی با رسول خداست.‏

«الحسن و الحسین ابنای، من احبهما أحبنی، و من احبنی احبه الله و من احبه الله ادخله الجنة و من ابغضهما ابغضنی و من ابغضنی ابغضه الله و من ابغضه الله ادخله النار»‎[9]‎

‏ج: دیدگاه برخی از عالمان اهل سنت، همچون استاد علائلی از محققان معاصر که می‌گوید: ‏

‏حسین شخصیتی است که از سرچشمۀ عظمت پیامبری (محمد(ص)) و عظمت مردانگی (علی(ع)) و عظمت فضیلت (فاطمه(س))، فراجوشید، پس نمونۀ بی‌همتای عظمت انسان می‌باشد.‏‎[10]‎

بخش دوم: خبر دادن رسول خدا(ص) از شهادت امام حسین(ع)

‏طبق روایات زیادی که از نظر مضمون، در حد تواتر معنوی است، پیامبر اسلام(ص) از شهادت فرزندش حسین(ع) در سرزمین کربلا، و لزوم یاری نمودن آن حضرت خبر داده است: ‏

‏1- ابن‌سعد و طبری از عایشه، روایت نموده‌اند که پیامبر(ص) فرمود: ‏

اخبرنی جبریل ان ابنی الحسین یقتل بعدی بأرض الطف... و اخبرنی ان فیها مضجعه.‎[11]‎ 


مجموعه مقالات دومین کنگره بین المللی امام خمینی (س) و فرهنگ عاشورادفتر 3صفحه 3

‏2‏- ان ابنی هذا – یعنی الحسین – یقتل بارض من ارض العراق یقال لها کربلا فمن شهد ذلک منهم فلینصره. ‎[12]‎

‏3- ‏ان الحسین یقتل بشط الفرات‏.‏‎[13]‎

‏شخص امام حسین(ع) نیز کراراً از شهادت خود، خبر داده است که از باب نمونه، مواردی را یادآور می‌شود: ‏

‏1- خطبۀ امام حسین(ع) در مکه و اعلام حرکت به سوی کربلا: «‏خط الموت علی ولد آدم محطّ القلادة علی جید الفتاة، و ما أولهنی الی اسلافی اشتیاق یعقوب الی یوسف... و خیّر لی مصرع انا لاقیه، کانّی بأوصالی تقطعها عسلان الفلوات بین النوا و یس و کربلا، ... الّا فمن کان باذلاً فینا مهجته و موطّناً علی لقاء الله نفسه فلیر حل معنا...»‎[14]‎

‏مرگ، چون گردنبند، بر گردن دختران جوان، بر فرزندان آدم، گردنگیر است، من همانند اشتیاق یعقوب به دیدار یوسف، مشتاق ملاقات گذشتگان خود هستم، محل معینی که برایم انتخاب شده، قربانی خواهم شد، گویا می‌بینم، درندگان بیابان میان نوا ویس و کربلا، بدنم را پاره‏‏‌‏‏پاره می‌کنند... پس هر کس که می‌خواهد در راه ما جانبازی نماید و خود را برای شهادت، آماده ساخته، با ما کوچ نماید. ‏

‏2‏- «و الله لایدعونی حتی یستخرجوا هذه العلقة من جوفی، فاذا فعلوا، سلّط الله علیهم من یذلّهم حتی یکونوا اذّل من فرم المراة»‎[15]‎

‏سوگند به خدا، مرا رها نخواهند کرد تا این که خونم را بریزند، پس هنگامی که مرتکب چنین جنایتی شوند، خداوند کسی را بر آنان مسلط خواهد کرد که از خرقۀ حیض، خوارتر گردند. ‏

‏3- استرجاع در بین راه مکه به کربلا.‏‎[16]‎‏ ‏

بخش سوم: موجبات نهضت عاشورا

‏هر چند حوادث ریشه‏‏‌‏‏داری در پیدایش واقعۀ خونین عاشورا، مؤثر بوده ولی هدف ما در این مقاله، صرفاً یادآوری برخی از علل و اسباب موجود در دوران حکومت معاویه و فرزندش یزید می‌باشد که موجب نهضت تاریخی عاشورا شده است که اینک بدان اشاره می‌گردد تا ماهیت این گونه حکومتها، آشکارتر گردد: ‏

‏الف: مواردی از ماهیت اعتقادی و جاه‌طلبی معاویه: ‏

‏1- خواندن نماز جمعه در روز چهارشنبه(!)‏‎[17]‎


مجموعه مقالات دومین کنگره بین المللی امام خمینی (س) و فرهنگ عاشورادفتر 3صفحه 4

‏2- مراحلی از نقشۀ معاویه برای تحکیم قدرت خویش و تبدیل خلافت به سلطنت. ‏

‏2-1- قتل امام حسن مجتبی(ع)‏‎[18]‎

‏2-2- تشکیل باند سیاسی  حامی حکومت با جذب عناصری از قبیل عمرو عاص، مغیرة بن شعبه، زیاد بن ابیه و...‏

‏2-3- کشتار مردان بزرگی از قبیل حجر بن عدی، آنهم با قتل صبر که «‏اول من قُتل صبراً فی الاسلام‏» می‌باشد.‏‎[19]‎‏ که بنا به گفته «حسن بصری»: چهار خصلت در معاویه، وجود داشت که اگر نبود، جز یکی از این چهار گناه بزرگ، موجب هلاکت او بود؛ از جملۀ آن گناهان کشتن حجر بن عدی و یاران حجر بود. ‏‎[20]‎

‏2-4- ایجاد جوّ رعب و وحشت و کشتار مردم بی‌گناه با اعزام لشگریانی به فرماندهی نعمان بشیر، سفیان بن عوف، ضحاک بن قیس، بُسر بن اَرطاة و...‏‎[21]‎

‏2-5- رفع موانع ولیعهدی یزید با شهادت رساندن امام حسن مجتبی(ع) و کشتن سعد بن ابی وقاص، عبدالرحمان بن خالد بن ولید و..‏

‏2-6- انتخاب نمایشی یزید به عنوان ولیعهد، با زد و بندهای سیاسی‏‎[22]‎‏ و دین فروشی ‏‎[23]‎

‏ب: مواردی از تظاهر به فسق و فجور، و ماهیت اعتقادی یزید: ‏

‏1- میگساری و... «‏و کان یزید صاحب طرب و جوارح و کلاب و قرود و فهود و منادمة علی الشراب و.‏..»: ‏‎[24]‎

‏یزید، فرد عیاش و دارای حیوانات شکاری و سگها و بوزینه‌ها و دأم الخمر بود. ‏

«و لیزید اخبار عجیبة و مثالب کثیرة من شرب الخمر و قتل ابن الرسول و لعن الوصی و هدم البیت و احراقه و سفک الدماء و الفسق و الفجور و غیر ذلک»‎[25]‎

‏برای یزید داستانهای عجیب و معایب فراوانی است، از میگساری، کشتن فرزند پیامبر، لعن نمودن وصی پیامبر (حضرت علی(ع))، ویران ساختن کعبه و آتش زدن آن، خونریزی و فسق و فجور و...‏

‏بوزینه‌ای داشت که آن را ابوقبیس می‌خواند و لباس حریر و زیبا می‌پوشانید و کلاه رنگارنگی بر سرش، می‌گذاشت و در کنار خود (بالاتر از رجال کشوری و لشگری) می‌نشاند(!)‏‎[26]‎

‏اظهارات هیأت اعزامی مدینه به شام، پس از مراجعت، مبنی بر این که یزید، دین ندارد، مردی‏


مجموعه مقالات دومین کنگره بین المللی امام خمینی (س) و فرهنگ عاشورادفتر 3صفحه 5

‏است شارب الخمر، عیاش، سگباز، بی‌بند و بار و...‏‎[27]‎

‏3-قتل عام مردم مدینه و هتک نوامیس مسلمین و...‏‎[28]‎

‏اگر خلیفه و زمامداری که باید نمونۀ عملی شریعت و قانون باشد، تظاهر به فسق و فجور نماید و در مقام مبارزه با خدا و رسول خدا و مردم با ایمان برخیزد، تسلیم و خضوع در برابر او یعنی تسلیم در برابر فسق و فجور و خضوع در برابر فحشا و منکر و اعتماد به او یعنی اعتماد به بازیچه قرار دادن دین و فسق علنی. این است معنای تحلیلی گفتار امام حسین(ع) که فرمود: ‏

«و یزید رجل فاسق شارب الخمر و قاتل النفس المحرمة، معلن بالفسق».‎[29]‎

‏یزید، فردی تبهکار، میگسار، قاتل بی‌گناهان و متجاهر به فسق است. ‏

‏و لذا مفتیان و عالمانی از اهل سنت، مانند آلوسی‏‎[30]‎‏ و تفتازانی‏‎[31]‎‏ و وشوکانی‏‎[32]‎‏ و جاحظ‏‎[33]‎‏ و ابن‌عماد حنبلی،‏‎[34]‎‏ حکم به کفر یزید نموده‌اند. ‏‎[35]‎

‏با توجه به آنچه گفته شد، هرگز یک مسلمان متعهد معمولی، حاضر به تسلیم و بیعت با حاکم متجاهر به فسقی چون یزید نمی‌شود، چه رسد به امام حسین(ع) که موظف به حفظ دین و اجرای آن در جامعه می‌باشد. ‏

‏و اینک به چند نمونه از سخنان آن حضرت، مبنی بر لزوم نهضت و علل قیام مقدس عاشورا توجه شود: ‏

‏1-«‏ایها الناس ان رسول الله(ص) قال: من رأی سلطاناً جائراً مستحلاً لحرم الله، ناکثاً عهده، مخالفاً لسنّة رسول الله(ص) یعمل فی عباد الله بالاثم و العدوان فلم یغیر علیه بفعل و لا قول، کان حقاً علی الله ان یدخله مدخله الا و ان هؤلاء قد لزموا طاعة الشیطان و ترکوا طاعة الرّحمن و اظهروا الفساد، و عطلوا الحدود، و استأثروا بالفئی و أحلّوا حرام الله و حرّموا حلاله، و أنا احقّ من غیر».‎[36]‎

‏ای مردم! رسول خدا(ص) فرمود: هر کس، حاکم زورگویی را ببیند که محرمات خدا را حلال کرده، پیمان الهی را شکسته، با سنت پیامبر خدا(ص) مخالفت نماید و با بندگان خدا به گناه و ستم رفتار کند، (و با این حال) در برابر او هیچ اقدام عملی یا لفظی، انجام ندهد، بر خداوند است که او را با آن ستمگر، یکجا وارد نماید (و با او محشور کند). آگاه باشید که بنی‌امیه، شیطان را پیروی کردند و طاعت خداوند رحمان را رها ساختند، فساد را ترویج نمودند، حدود الهی را تعطیل کردند؛ بیت‌المال را (که متعلق به همۀ مسلمین است) به خود اختصاص دادند، حرام خدا را حلال و حلالش را حرام‏


مجموعه مقالات دومین کنگره بین المللی امام خمینی (س) و فرهنگ عاشورادفتر 3صفحه 6

‏نمودند. و من از دیگران (برای امر امامت و اجرای احکام الهی) سزاوارترم. ‏

‏2- در پاسخ به ولید (حاکم مدینه) فرمود: ‏

«انا اهل بیت النبوّة و معدن الرّسالة و مختلف الملائکة؛ بنا فتح الله و بنا ختم و یزید رجل فاسق شارب الخمر، قاتل النفس المحرمة، معلن بالفسق و مثلی لایبایع مثله... و ننظر و تنظرون، ایّنا احق، بالخلافة و البیعة.»‎[37]‎

‏به راستی ما خاندان نبوت و معدن رسالت الهی و محل رفت و آمد فرشتگان هستیم، خداوند به ما (آفرینش را) آغاز کرد و به ما ختم نمود؛ و یزید مردی فاسق، میگسار، قاتل بی‌گناهان و متجاهر به فسق است. کسی همانند من با مثل یزید، بیعت نمی‌کند ولی باشد تا ما و شما شب را به روز آوریم و (به خوبی) بنگریم که کداممان به خلافت و بیعت، سزاوارتر است. ‏

3- «فلعمری ما الامام الا العامل بالکتاب و القائم بالقسط و الدائن بالحق و الحابس نفسه علی ذات الله.»‎[38]‎

‏سوگند به جان خودم، شایستۀ رهبری نیست مگر کسی که به قرآن عمل کند، برپا دارندۀ عدل و متدین به دین حق باشد و جان خود را برای اجرای آن در راه خدا گرو بگذارد. ‏

4- «الا ترون انّ الحقّ لا یعمل به و  انّ الباطل لا یتناهی عنه، لیرغب المؤمن فی لقاءالله محقاً و فانی لا اری الموت الا السعادة و لا الحیاة مع الظالمین الا برماً»‎[39]‎

‏آیا نمی‌بینید که به حق عمل نمی‌شود و از باطل جلوگیری نمی‌گردد، در چنین شرایطی شخص با ایمان به حق باید از جان خود بگذرد و مشتاق لقاء الله باشد که من «در چنین وضعی» مرگ را جز شهادت و سعادت، و زندگی با ستمگران را جز زندگی نکبت‌بار  و ذلت، نمی‌بینم. ‏

بخش چهارم: هدف از نهضت عاشورا

‏به موجب سخنان امام حسین(ع) هدف از نهضت عاشورا، احیاء دین و اصلاح امور اجتماع مسلمین می‌باشد: ‏‎[40]‎

‏1- در وصیت نامۀ حضرت آمده است که‏: «انی لم اخرج اشراً و لا بطراً و  لا مفسداً و لا ظالماً و انما خرجت لطلب الاصلاح فی امة جدی، ارید ان آمر بالمعروف و انهی عن المنکر»‎[41]‎

‏من برای خودسری و خوشگذرانی، فساد و ستمگری، از مدینه خارج نشدم، بلکه برای اصلاح امور امت جدم، قیام نمودم، می‌خواهم امر به معروف و نهی از منکر نمایم. ‏


مجموعه مقالات دومین کنگره بین المللی امام خمینی (س) و فرهنگ عاشورادفتر 3صفحه 7

‏پس برنامه و انگیزۀ قیام حضرت، عبارت است از: اصلاح امور امت اسلامی، امر به معروف و نهی از منکر، احیای روش جدش پیامبر و پدرش علی بن ابی طالب.‏

‏2- در نامه‌ای که امام حسین(ع) برای بزرگان بصره نوشته است، فرمود: من شما را به کتاب خدا و سنت رسول خدا(ص) فرا می‌خوانم که به راستی، سنت مرده و بدعت، زنده شده است ‏«و انا ادعوکم الی کتاب الله و سنّة نبیّه(ص) فان السنّة قد أمیتت و ان البدعة قد احییت...»‎[42]‎

بخش پنجم: آثار و نتایج نهضت عاشورا

‏نهضت مقدس عاشورا، دارای نتایجی است که به برخی از آنها اشاره می‌شود: ‏

‏الف: ادای وظیفۀ دینی در برابر حاکم فاسد که در صورت عدم انجام وظیفه، بر خداوند است که او را با حاکم فاسد، محشور نماید، زیرا پیامبر اسلام فرمود: ‏«من رأی سلطاناً جائراً مستحلاً لحرم الله، ناکثاً عهده، مخالفاً لسنّة رسول الله(ص) یعمل فی عباد الله بالاثم و العدوان فلم یغیّر علیه بفعل و لا قول کان حقاً علی الله أن یدخله مدخله»‎[43]‎

‏ب: معرفی ماهیت کریه و زشت بنی امیه.‏

‏ج: پیدایش نفرت عمومی علیه حکومت یزید: ‏

«حتی بلغه (یزید) بغض الناس له و لعنهم و سبتهم»‎[44]‎ ‏بطوری که یزید ناچار می‌شود، گناه واقعۀ عاشورا را متوجه ابن زیاد نماید و صریحاً اعلام کند‏: «لعن الله بن مرجانة، أما و الله لو أنّی صاحبه، ما سئلنی خصلةً أبداً الّا اعطیته ایّاها و له فعت الحتف عنه بکلّ ما استطعت و لو بهلاک بعض ولدی»‎[45]‎

‏خداوند پسر مرجانه را لعنت نماید، به خدا سوگند که اگر من با حسین می‌بودم، هر چه از من می‌خواست، دریغ نمی‌کردم و قطعاً با تمام توانی که داشتم، مرگ را از او دفع می‌نمودم، هر چند به قیمت بعضی از فرزندانم تمام می‌شد.‏‎[46]‎

‏د: بیداری جامعه و پیدایش انقلابها و تعرضها، علیه حکومت بنی امیه، از قبیل: ‏

‏1-انقلاب توابین ‏‎[47]‎

‏2-انقلاب مردم مدینه‏‎[48]‎

‏3-قیام مختاربن ابی عبیدة ثقفی‏‎[49]‎

‏4-انقلاب زید بن علی بن الحسین(ع)‏‎[50]‎


مجموعه مقالات دومین کنگره بین المللی امام خمینی (س) و فرهنگ عاشورادفتر 3صفحه 8


مجموعه مقالات دومین کنگره بین المللی امام خمینی (س) و فرهنگ عاشورادفتر 3صفحه 9

‏پای نوشتها:‏

مجموعه مقالات دومین کنگره بین المللی امام خمینی (س) و فرهنگ عاشورادفتر 3صفحه 10

  • - سموّ المعنی فی سموّ الذات او اشعة من حیاة الحسین(ع) ص 121 تألیف: عبدالله العلائلی. چاپ دوم. سال 1359هـ. مطبعة الکشاف بیروت.
  • - سورۀ آل عمران آیه 61.
  • - از قیل طبری، زمخشری، آلوسی و فخر رازی که گفته است: «هذه الآیة دالة علی انّ الحسن و الحسین(ع) کانا ابنی رسول الله(ص) وعد أن یدعوا أبنائه، فدعا الحسن و الحسین، فوجب أن یکونا ابنیه» این آیه دلالت دارد که حسن و حسین(ع) پسران پیامبر اسلام(ص) هستند...
  • -سورۀ احزاب، آیه 33.
  • -التاج الجامع للأصول فی احادیث الرسول(ص) ج3، ص 8- 347: «عن  عائشة – رضی الله عنها – قالت: خرج النبیّ(ص) غداةً و علیه مرط مرحل من شعر اسود فجاء الحسن بن علیّ فأدخله، ثم جاء الحسین فأدخله معه، ثم جاءت فاطمة فادخلها، ثمّ جاء علیّ فأدخله ثمّ قال: «انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیراً» رواه مسلم و الترمذی و لفظه: نزلت هذه الآیة (انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیراً) فی بیت امّ سلمة فدعا النبی(ص) فاطمة و حسناً و حسیناً مجلّلهم بکساء و علی خلف ظهره فجلّلهم بکساء ثمّ قال: اللهم هؤلاء اهل بیتی فاذهب عنهم الرجس و طهرهم تطهیراً؛ قالت امّ سلمة و انا معهم یا نبیّ الله؟ قال: انت علی مکانک و انت الی خیر».
  • - سوره شوری آیه 23.
  • - مسند (6جلدی) احمد بن حنبل، ج3، ص 3و 64 . کنزالعمال، ج 12 ص 15 شماره حدیث 34264 و ص 120 شمارۀ 34289 و ج 13، ص 662 شماره 37684.
  • - کنزالعمال ج 12، ص 112. شماره حدیث 34246 و 34247 و ص 120 و 119 شماره 34282 و 34285 و ج 13، ص 661 شماره 37682 . و رک: المسند، احمد بن حنبل، شرح احمد محمد شاکر، حدیث شماره 7863 و نیز شماره 576.
  • - کنزالعمال، ج12، ص 1- 120، شماره حدیث 34286 و 34291.
  • - رک: سموّ المعنی فی سموّ الذّات، ص 99.
  • - کنزالعمال، ج12، ص 123، شماره حدیث 34299 و 34300.
  • - کنز العمال، ج12، ص 126، شماره 34314 تا 34327، روایاتی دالّ بر شهادت حضرت، و نیز کنزالعمال، ج 13، ص 8- 655، شماره حدیث 37663 تا 37669.
  • - المسند، احمد بن حنبل، ج 2، ص 649، حدیث شماره 648، شرح احمد محمد شاکر، چاپ دوم، دارالمعارف مصر.
  • - سموّ المعنی فی سموّ الذات، ص 109.
  • - الکامل فی التاریخ، ج 4، ص 39 و تاریخ الطبری، ج 4، ص 289.
  • - تاریخ الطبری، ج4، ص 308.
  • - مروج الذهب، ج3، ص 30.
  • - مروج الذهب، ج3، ص 5.
  • - مروج الذهب، ج3، ص 12.
  • - کامل التواریخ، ج3، ص 487 و تاریخ الطبری، ج 4، ص 208 «اربع خصال کنّ فی معاویة، لو لم تکن فیه الّا واحدة لکانت موبقة: انتزائه علی هذه الأمة بالسیف حتی أخذ الأمر من غیر مشورة و فیهم بقایا الصحابة و ذوو الفضیلة. و استخلافه بعده ابنه سکّیراً خمیّراً یلبس الحریر و یضرب بالطنابیر. و ادّعائه زیاداً، و قد قال رسول الله(ص): الولد للفراش و للعاهر الحجر. و قتله جهراً و اصحاب حجر، فیاویلاً له من حجر! و یا ویلاً له من حجر و اصحاب حجر!».
  • - مروج الذهب، ج3، ص 30.
  • - الامامة و السیاسة، ج1، ص 143، تحقیق دکتر طه محمد الزینی، استاد الأزهر. ابوالشهداء الحسین بن علی، 12 - 108. تالیف: عباس محمود العقاد، ناشر: دارالکتب العربی بیروت، لبنان، چاپ دوم.
  • -الکامل فی التاریخ، ج3، ص 4- 503 «ثمّ قال (معاویة) لموسی: بکم اشتری ابوک من هؤلاء دینهم؟ قال: بثلاثین الفاً. قال: لقد هان علیهم دینهم».
  • - مروج الذهب، ج3، ص77.
  • - مروج الذهب، ج3، ص 81.
  • - رک: مروج الذهب، ج3، ص 77 و ابوالشهداء الحسین بن علی، ص66.
  • - تاریخ الطبری، ج4، ص 9- 366 و الکامل فی التاریخ، ج4، ص 4- 103.
  • - مروج الذهب، ج3، ص 79.
  • - رک: سموّ المعنی فی سموّ الذات، ص 103.
  • - تفسیر روح المعانی، ذیل آیه، 4- 23، سوره محمد(ص).
  • - شرح العقائد النسفیة، ص 188.
  • - نیل الاوطار.
  • - الرّسائل، ج11، ص 15، چاپ مصر، سال 1384هـ.
  • - شذرات الذهب، ج1، ص 9- 68.
  • - جای بسی تعجب است که برخی از عالمان اهل سنت، همچون ابو حامد غزالی در کتاب «احیاء العلوم» و ابوبکر بن العربی در «القواصم» در مقابل تبرئه یزید برآمده و جنایت او را حمل بر اجتهاد نموده اند.(؟!). ضمناً یادآور می شود، مراد از ابن العربی، قاضی محمد بن عبدالله مالکی می باشد و نه محیی الدین عربی، آن گونه که بر نویسندگان محترم کتابهای «مع الحسین فی نهضته»، «قرآن و امام حسین(ع)» و «برترین هدف در برترین نهاد» ترجمۀ کتاب «سموّ المعنی فی سموّ الذات» مشتبه شده است.
  • - تاریخ الطبری، ج4، ص 304، و الکامل فی التاریخ، ج4، ص 48.
  • - سموّ المعنی فی سموّ الذات، ص 107.
  • - رک: تاریخ الطبری، ج4، ص 262 و الکامل فی التاریخ، ج4، ص 21.
  • - تاریخ الطبری، ج4، ص 305.
  • - در کتاب «سموّ المعنی فی سموّ الذات» ص 100، آمده است: «و لقد کبرت کلمة أن یقال: انما ضحی من اجل الملک او الغلبة او السلطان» بسی نابجاست سخنی که گفته شود: «امام حسین(ع)»، صرفاً برای حکومت یا ریاست یا قدرت، قربانی شده است.
  • -سموّ المعنی فی سموّ الذات، ص 106.
  • - تاریخ الطبری، ج4، ص 266 و الکامل فی التاریخ، ج4، ص 23.
  • - تاریخ الطبری، ج4، ص 304 و الکامل فی التاریخ، ج4، ص 48.
  • -الکامل فی التاریخ، ج4، ص 87.
  • - الکامل فی التاریخ، ج4، ص 8- 87.
  • - این اظهارات یزید، همان شیوه ای است که دغلبازان و حاکمان ستمگر دارند، که اگر اقدامی بجا بود، به حساب خود می گذارند و اگر غلط و نابجا بود، آن را به عهدۀ مزدوران و عمال خود می گذارند! که به گفته نویسنده معروف مصری، دکتر طه حسین در کتاب «علی و نبوه» ترجمۀ محمد علی خلیلی تحت عنوان «علی و فرزندانش» ص 364 روات مدّعی است که یزید از کشته شدن حسین با  این وضع، خود را بی گناه جلوه داد و گناه آن را به گردن پسر مرجانه، عبیدالله بن زیاد، افکنده ولی ملاحظه می شود که ابن زیاد را ملامت نکرد و به مجازات نرساند و او را از کاری که داشت بر کنار نساخت، پیش از یزید، نیز معاویه، حجربن عدی و یارانش را کشت و گناه را به گردن زیاد افکند و گفت: پسر سمیه، این گناه را تحمیل کرد».
  • - رک: تاریخ الطبری، ج4، ص 426.
  • - رک: تاریخ الطبری، ج4، ص 366.
  • - رک: تاریخ الطبری، ج4، ص 424.
  • - رک: مقاتل الطالبیین.