صلابت و استقامت حضرت امام در مقاطع دشوار پس از انقلاب اسلامی بر هیچ کس پوشیده نیست؛ ما شاهد بودیم در شهادت شهید مظلوم، دکتر بهشتی و یارانش به دست منافقان کوردل و همچنین در شهادت شهید دکتر باهنر و شهید رجایی، امام قدرتمندانه صبر کردند تا جایی که برخورد مناسب و استوار ایشان، دلهای داغدار و آلام بی منتهای امت را تسکین داد، فاجعه ای که اگر در هر کشور دیگر پیش می آمد بدون تردید می توانست سقوط دولت و نظام را به همراه داشته باشد؛ اما در این کشور نتوانست کوچکترین خللی به نظام نوپای جمهوری اسلامی وارد سازد. امام عزیزی که در سوگ عزیزان و یارانش و در سوگ فرزند مجتهد، عارف و بزرگوارش، شهید حاج آقا مصطفی، حتی قطره ای اشک از چشم جاری نساخت، شکسته شدن حرمت حرم امن الهی چنان ایشان را متأثر ساخت که در طول یک روز بیش از ده بار گریستند، ما بارها شاهد بودیم که حضرت امام معمولاً فقط در مصیبت مظلومانه حضرت ابا عبدالله الحسین (ع) گریسته بودند؛ اما چگونه است که واقعه خونین حج، چنین امام را متأثر می سازد؟ این نیست جز اینکه امام عزیز از زیرپا گذاشتن قوانین الهی از سوی خائنین به حرم امن الهی متأثر
کتابپرتوی از خورشیدصفحه 61 شده اند.
روزی حضرت امام به من فرمودند: صدمه ای که من از حادثه جمعه خونین مکه (در سال 1366) خوردم، سر هیچ مسأله ای نخوردم.
کتابپرتوی از خورشیدصفحه 62