روزی در نجف اشرف مرحوم حاج آقا مصطفی، فرزند گرامی و بزرگوار امام که یکی از مجتهدان و بزرگان علم و فضیلت بود، در بحث حضرت امام یک اشکال روایتی برای امام ذکر کرد و امام جوابشان را دادند؛ ولی مرحوم حاج آقا مصطفی قانع نشد، دو مرتبه اشکال را تکرار کرد با یک توضیح بیشتر، این بار هم حضرت امام جوابی دادند و باز مرحوم حاج آقا مصطفی قانع نشد و با توضیح بیشتری اشکال را تکرار کرد، حضرت امام به شوخی فرمودند که: آقا از این حرفها نزنید، مردم می خندند به این حرفها، و می گویند: آقا بیسواد است. حاج آقا مصطفی هم با صدای بلند گفت: بخندند، می گویند پسر آقاست، اگر گفتند بیسواد است، می گویند پسر آقا بیسواد است!! و لذا حضرت امام خیلی مقید بودند که جواب اشکالهای جدی در درس داده شود، در مسجد اعظم قم درس ایشان واقعاً یک محشر بود از سؤال و جواب و اشکال.
کتابپرتوی از خورشیدصفحه 162