امام خمینی و حضرت آیت اللّه‌ خامنه ای
برادر امام!
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

نوع ماده: کتاب فارسی

پدیدآورنده : اهوازی، عبدالرزاق

محل نشر : تهران

ناشر: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)

زبان اثر : فارسی

برادر امام!

برادر امام! 

‏من خاضعانه باید اعتراف کنم که آن حرکتهای امام را، در مقطعی که ایشان زمینه سازی‏‎ ‎‏می کردند، نمی فهمیدیم. ایشان با همان رویّه خود مایل نبودند بدعتی بگذارند که رهبر‏‎ ‎‏جانشین خود را تعیین کنند و حق هم نیست؛ اما نظریاتی داشتند که به گونه ای آن را‏‎ ‎‏منتقل کردند و این حقّ هرکس است. ایشان نظریات خود را به صورت پراکنده به ما گفته‏‎ ‎‏بودند. ‏

‏روزی من خصوصی خدمت امام رفتم. چون مقداری روی بازتری داشتم و مسائل را‏‎ ‎‏بی پرده تر می گفتم، دربارۀ قائم مقام رهبری و مشکلاتی که پیش می آید صحبت کردم. باز‏‎ ‎‏آنجا ایشان صریح گفتند: «شما در بن بست نخواهید بود. چنین فردی در میان شما‏‎ ‎‏هست، چرا خودتان نمی دانید؟»‏

‏بیانی ‏

‏را احمد آقا از امام نقل کرده اند. وقتی که آیت اللّه خامنه ای در سفر کُره بودند، امام‏‎ ‎‏گزارشهای آن سفر را از تلویزیون می دیدند. آن منظره دیدار از کُره، استقبال مردم،‏‎ ‎‏سخنرانیها و مذاکرات آن سفر، خیلی جالب بود و امام گفته بودند: «الحق ایشان‏‎ ‎‏شایستگیهای رهبری را دارند». تعبیر کلمه «برادر» که ایشان مدتها در یک مناسبتی این را‏‎ ‎‏فرمودند، بی معنا نبود. یک دفعه ایشان در نامه ای نوشتند: «برادر»‏‎[1]‎‏ ما آن موقع اصلاً‏‎ ‎

کتابامام خمینی (س) به روایت آیت الله هاشمی رفسنجانیصفحه 184


کتابامام خمینی (س) به روایت آیت الله هاشمی رفسنجانیصفحه 185

‏متوجه این نکات نبودیم. مجموعه ای از این موارد که به ذهن ما آمد، تأیید می کرد که‏‎ ‎‏حداقل به عنوان یک مصداق، امام ایشان را شایسته این کار می دانستند. و این خیلی به ما‏‎ ‎‏در رسیدن به مصداق کمک کرد. ما دنیا را با این سرعت عمل مبهوت کردیم.‏‎[2]‎

‎ ‎

کتابامام خمینی (س) به روایت آیت الله هاشمی رفسنجانیصفحه 186

  • . در پاییز 1366، وزیر کار درباره موردی از موارد قانون کار و حیطه دخالت دولت در ایجاد الزامات برای  اشخاص، از امام استفتا نمود. امام امّت نیز در پاسخ مرقوم داشتند: «در هر صورت چه در گذشته و چه حال، دولت می تواند شروط الزامی را مقرر نماید.»  صحیفه امام؛ ج 20، ص 430     چندی بعد آیت اللّه صافی گلپایگانی دبیر شورای نگهبان، پیرامون شمول فتوای امام سؤال کرد و نسبت به تغییر و تعویض نظامات اسلام اظهار نگرانی کرد.      امام امّت نیز در نامه ای خطاب به آقای صافی مرقوم فرمودند: «دولت می تواند در تمام مواردی که مردم استفاده از امکانات و خدمات دولتی می کنند با شروط اسلامی و حتی بدون شرط قیمت مورد استفاده را از آنان بگیرد...»  صحیفه امام؛ ج 20، ص 435     در توضیح فتوای امام(س)، حضرت آیت اللّه خامنه ای رئیس جمهور وقت و امام جمعه تهران در نماز جمعه اظهار داشتند: «امام می فرمایند: دولت می تواند در مقابل خدماتی که انجام می دهد شروط الزامی برقرار کند، دولت می تواند کار فرما را اجبار و الزام کند بر رعایت یک سلسله از الزامات و وظایف که بر عهده کارفرما گذاشته می شود...      نکته دیگر که اهمیت آن کمتر از مورد قبلی نیست، اینکه هم در سؤال و هم در پاسخ حضرت امام اشاره روشنی به آن شده، این است که این اقدام دولت اسلامی به معنای بر هم زدن قوانین پذیرفته شده و احکام پذیرفته شده اسلامی نیست و تکیه سؤال دبیر شورای نگهبان روی همین بود. برخی می خواستند از فتوای امام اینطور استنباط کنند که یا سوء استفاده کنند که امام می فرمایند دولت می تواند با کارفرما شرط کند که در صورتی می توانی از خدمات استفاده کنی که این کارها را انجام دهی، چه کارهایی؟ کارهایی که بر خلاف مقررات پذیرفته شده اسلامی است و نه فراتر از آن. چون سؤال کننده سؤال می کند بعضی اینطور استنباط کرده اند و استظهار کرده اند، از فرمایشات شما که قوانین مضارعه، اجاره و مساقات و احکام شرعیه و خطابیه پذیرفته شده مسلّم را می شود نقض کرد و دولت می تواند بر خلاف احکام اسلامی شرطی بگذارد، امام می فرمایند نه، این شایعه است. یعنی چنین چیزی اصلاً در حوزه سؤال و جواب وجود ندارد.  اطلاعات؛ 12 / 10 / 1366، ش 18361، ص 2     این مباحث باعث شد تا برخی افراد و دستجات تفسیر ارائه شده از سوی حضرت آیت اللّه خامنه ای را مغایر با اصل جوابیه حضرت امام قلمداد کنند. ایشان نیز نامه ای به محضر امام امت نوشته و خواستار روشن شدن موضوع شدند.      حضرت امام نیز در پاسخ به نامه حضرت آیت اللّه خامنه ای، با اشاره به اختیارات حکومت اسلامی و ولایت مطلقه فقیه مرقوم داشتند: «... حکومت که شعبه ای از ولایت مطلقه رسول اللّه است یکی از احکام اولیه اسلام است و مقدم بر تمامی احکام فرعیه و حتی نماز و روزه و حج است.»  صحیفه امام؛ ج 20، صص 451ـ452     این فتوای تاریخی در مجامع فقهی و سیاسی بازتاب وسیعی پیدا نمود. پس از چند روز حضرت آیت اللّه خامنه ای در نامه ای به محضر امام امت، ضمن تشکر از آن حضرت مرقوم داشتند: بسم اللّه الرحمن الرحیم      محضر مبارک رهبر معظم انقلاب حضرت امام خمینی مدّ ظله العالی           پس از عرض سلام و ارادت، مرقوم مبارک در پاسخ به معروضه اینجانب را استماع و زیارت کردم و از ارشادات آن حضرت که مانند همیشه ترسیم کننده خط روشن اسلام است، متشکرم.      نکته ای که بیان آن را لازم می دانم آن است که بر مبنای فقهی حضرتعالی که اینجانب سالها پیش از آن را از حضرتعالی آموخته و پذیرفته و بر اساس آن مشی کرده ام موارد و احکام مرقوم در نامه حضرتعالی جزو مسلّمات است و بنده همه آنها را قبول دارم.»  کیهان؛ 22 / 10 / 1366، ش 13227، ص 2.     حضرت امام نیز بلافاصله طی نامه ای خطاب به حضرت آیت اللّه خامنه ای مرقوم فرمودند: «این جانب که از سالهای قبل از انقلاب با جنابعالی ارتباط نزدیکی داشته و این ارتباط بحمد اللّه تا کنون باقی است، جناب عالی را یکی از بازوهای توانای جمهوری اسلامی می دانم و شما را چون برادری آشنا به مسائل فقهی که از مبانی مربوط به ولایت مطلقه فقیه جدّاً جانبداری می کنید، می دانم و در بین دوستان و متعهدان به اسلام و مبانی اسلام از جمله افراد نادری هستید که چون خورشید روشنی می دهید.»  صحیفه امام؛ ج 20، ص 455     در همان زمان حضرت آیت اللّه هاشمی رفسنجانی رئیس مجلس شورای اسلامی در نطق پیش از دستور با اشاره به این نکته که حضرت امام اجازه سوء استفاده از سرمایه های انقلاب را نمی دهند اظهار داشتند:«نامه جدید ریاست جمهوری و پاسخ صریح و روشن حضرت امام بدنبال پاسخ و نامه قبلی مسائلی روشن شد و راهی مشخص گردید. اینکه بعضی ها در صدد بودند که از این راهی که امام مشخص فرمودند سوء استفاده کنند و آن را مایه تفرقه قرار بدهند و مخصوصاً متعرّض مقام شخص بزرگوار جناب آقای رئیس جمهور شوند، این هدف شیطانی دیگر مایه ای در جامعه ما ندارد و امام همانگونه که رویه شان است، اجازه نمی دهند از سرمایه های انقلاب به این آسانی بشود سوءاستفاده کرد.  کیهان؛ 22 / 10 / 1366     برای آگاهی از نقطه نظرات حضرت امام درباره حدود اختیارات دولت اسلامی و مباحث صورت گرفته میان دولت و شورای نگهبان در آن زمان، که در نهایت منجر به تأسیس مجمع تشخیص مصلحت نظام شد، به مبحث «مجمع تشخیص مصلحت نظام» در همین کتاب که از لسان آیت اللّه هاشمی رفسنجانی بیان شده، مراجعه شود.
  • . کیهان؛ 20 / 3 / 1368، ش 13227، ص 2.