در همین منبع ماجرای دیدار سنجابی با شاه به نقل از شاه چنین آمده است: شاه مینویسد:
«آقای سنجابی از زندان درخواست ملاقات با مرا نمود. او سپهبد مقدم رئیس ساواک را همان کسی که پیام روحانیون (منظور پیام آیتالله شریعتمداری است) را در زمان آموزگار برای من آورده بود، به عنوان واسطه انتخاب کرده بود. من که مصمم بودم هر آنچه در قدرت و توان دارم برای تشکیل کابینه ائتلافی به کار برم، آزادی او را به دست آوردم! آقای سنجابی را بعد از چند روز به حضور پذیرفتم. وقتی او وارد شد دستهای مرا بوسید و وفاداری شخص خود را به من با احساسات زیادی ابراز نمود و آمادگی خود را برای تشکیل دولت، به شرط خروج من از ایران به عنوان مرخصی اعلام کرد. برای او هم بدون شک و تردید معرفی شورای سلطنت که قانوناً لازم بود، مطرح بود و همچنین برای او درخواست رای اعتماد از مجلس نیز مطرح نبود. من چارهای نداشتم که این راه حل را رد کنم و به جستجوی مشورتهای بیشتری بپردازم که نشان داد خیلی
خاطرات سیاسی- اجتماعی دکتر صادق طباطباییج. 3صفحه 75 مشکل است؛ چرا که اوضاع مستمراً خرابتر میشد.»
گری سیک از مشاورین شورای امنیت ملی زیر نظر برژینسکی در توضیح واکنش شاه به پیشنهاد سنجابی که شورای سلطنت تشکیل بشود و شاه مملکت را ترک کند مینویسد:
«شاه گفت او ترجیح میدهد که از سلطنت صرفنظر کند تا این که بالها و پرهای او را مثل یک پرنده قیچی کنند و در قفس بیاندازند.»
آنچه از قرائن و از نوشتههای روزنامهجات و افراد بر میآید این است که اصولاً در سه ماه آخر سال مسیحی 1978 (مهر ماه تا دی ماه 1357) رفت و آمدهای زیادی از مقامات سیاسی، امنیتی و نظامی امریکا و انگلیس و فرستادگان اروپایی به تهران صورت گرفته است.
خاطرات سیاسی- اجتماعی دکتر صادق طباطباییج. 3صفحه 76