در این نوشتار سعی بر این است که به اهم وقایع و رخدادهای حیات پربرکت حضرت امام خمینی (س) اشاره گردد. ضمنا در ادامه مناسبتهای ملی و مذهبی روز را در سیره و اندیشه امام جستجو می کنیم.
زندگانى خود بیان یا خودنوشت بهترین راهکار براى دستیابى به اطلاعات مستند و به دور از تحریف دربارۀ هر فردى است. به همین دلیل، در پى این مقصد سعى شده است از لابه لاى سخنان امام خمینى که به مناسبتهاى گونه گون ایراد شده است بخشهایى از ابعاد زندگانى این شخصیت مورد نظر از زبان خود ایشان ارائه شود تا پژوهشگران با ویژگیهاى فکرى و شخصیتى ایشان از نزدیک آشنا شوند.
هر رهبر انقلابى که جمعیتى از توده ها را آماده ساخت و آن ها را تا پیروزى رهبرى کرد، «دولت مرد» نیست، هر چند که به آستانۀ حکومت هم برسد؛ چه بسا کسى که داراى خصوصیات یک دولتمرد نیست، اما به این مرحله برسد و به اقتضاى تصمیم مردم، با براندازى نظام سیاسى مورد نظر، حکومت کند.
عضو شورای مرکزی حزب موتلفه گفت: تنها اندیشه ای که توانست انرژی بسیار زیاد مردم را آزاد و انقلاب را رقم بزند، اندیشه امام (س) بود.
امام خمینی(س) مفهوم موازنۀ منفی را که در شعار «نه شرقی نه غربی» متراکم گردیده بود، گسترش بخشیدند و تصویر ژرفی از آن را در ارتباط با همزیستی صلح آمیز در پرتو استقلال و مصالح و منافع ملّی کشور ارائه نمودند. در حیطۀ این انگارۀ کلی، منافع ایران، جهان اسلام، ملل مستضعف و بالاخره رابطۀ متقابل با کل کشورها و ملتها، به ترتیب در اولویت سیاست خارجی ایران نمودار گردید.
امام خمینی در گفت و گو با عفو بین الملل در پاسخ به سوال آنها درباره آزادی عقاید در ایران پس از انقلاب گفتند: در حکومت اسلامی همه افراد دارای آزادی در هر گونه عقیده ای هستند، و لکن آزادی خرابکاری را ندارند. در اسلام آزادی انتخاب شغل بر هر فردی بر حسب ضوابط قانونی محفوظ است.
آقاى پاپ باید به فکر ملت مسیح باشد، به فکر همه ملتهاى مستضعف باشد، به فکر آبروى مسیحیین باشد. این طور اشخاصى که به اسم مسیح دارند یک همچو کارهاى خلاف مسیر مسیح را انجام مى دهند، آقاى پاپ باید اعلام کنند. به ملت امریکا اعلام کنند، به همه ملت مسیحیین اعلام کنند، و جنایات این را بشمارند، و اینها را معرفى کنند به ملتها. همان طورى که ما نسبت به محمد رضا عمل کردیم که این را به مردم شناساندیم.
بناست ما را به «بورسا» که علی المذکور یک شهر مذهبی است ببرند، اگر ممکن شد از آنجا هم اطلاع می دهم. شما از سلامت خودتان مرا مطلع کنید. اگر ممکن شد کتابهای درسی فقه مرا یعنی مکاسب و حواشی را به وسیله سفارت ایران بفرستید. کاغذ هم لا بد به وسیله سفارت باید بنویسید. تتمه پول زغال آقای طباطبایی را بدهید. شهریه را اگر ممکن شد بگیرید بدهید.
در نگاه امام خمینی حکومت و تشکیل حکومت یک وسیله و ابزاری برای تحقق عدالت در جامعه و جلوگیری از انحراف و پرورش نفوس آدمیان و تهذیب آنها می باشد و عدالت در این معنا به اخلاق و معنویت پیوند تام و تمام دارد و اصولاً عدالت بدون انگیزه و قصد الهی معنا نخواهد داشت.
همان مقداری که فداکاری حضرت ارزش پیش خدای تبارک و تعالی دارد و در پیشبرد نهضت حسین- سلام اللَّه علیه- کمک کرده است، خطبه های حضرت سجاد و حضرت زینب هم به همان مقدار یا قریب آن مقدار تأثیر داشته است.
زمانى شاه از هویدا به عنوان نخست وزیرى مورد اعتماد که روزى 20 ساعت کار مى کند، تجلیل مى کرد و امروز براى رهایى از خشم مردم و کنترل شعله هاى انقلاب او را به زندان مى فرستد. امام خمینى(س) خطاب به شاه مى فرمایند: «شما این دزدها را روى کار آوردى»، و با این جمله عملاً تمام بافته هاى رژیم در طرح دستگیرى صورى سران رژیم و انحراف اذهان از شخص شاه به دیگران را بر هم مى ریزند.
کتاب «آرای اختصاصی امام خمینی در وجودشناسی عرفانی» نوشته سیدمرتضی مبلغ از سوی انتشارات عروج روانه بازار شد.
امام جامعه شناسى تیزبین و ریزبین بودند. جامعه، انسان و تاریخ را مى شناختند و نظر داشتند. آنچه از نظر فقهى لازم بود بر جامعه حاکم باشد، ایشان مى دانستند. هر چه با خدا سازگار بود آن را انجام مى دادند و هرگز اسیر ظواهر نمى گشتند. با جامعه شناسى و اخلاق به مردم نزدیک شده بودند.
پس از تسخیر لانه جاسوسی در ایران، کارتر رئیس جمهور آمریکا، رمزی کلارک (دادستان کل) و ویلیام میلر را جهت ملاقات با امام اعزام داشت که با پیام قاطعانه حضرت امام مجبور شدند از ترکیه و بدون اخذ نتیجه بازگردند.
سخنرانى اخیر، واکنش امام خمینى(س) در برابر روى کارآمدن دولت نظامى «ازهارى» و سخنان نومیدانۀ شاه است. امام با بیان این نکته که «باز شاه به دو وسیله براى نجات خودش متوسل شده: یکى به وسیلۀ فریب، یکى به وسیلۀ سرنیزه» و با اشاره به اظهارات فریبکارانۀ شاه، به تشریح تاریخچۀ جنایات شاه مى پردازند و شکست هر دو تشبّث رژیم (استقرار دولت نظامى و تعهد به جبران اشتباهات گذشته) را از قبل پیش بینى می نمایند.
این جانب، به حکم خیرخواهى براى ملت اسلام، اعلیحضرت را متوجه مى کنم به اینکه اطمینان نفرمایید به عناصرى که با چاپلوسى و اظهار چاکرى و خانه زادى مى خواهند تمام کارهاى خلاف دین و قانون را کرده و به اعلیحضرت نسبت دهند و قانون اساسى را که ضامن اساسى ملیت و سلطنت است، با تصویبنامه هاى خائنانه و غلط از اعتبار بیندازند تا نقشه هاى شوم دشمنان اسلام و ملت را عملى کنند.
امواج انقلاب اسلامى، زمانى در ایران به تلاطم درآمد که جهان دو قطبى، در عمده ترین مسائل سیاسى و اجتماعى شدیداً متأثر از ایدئولوژى غرب و یا شرق و به عبارت دیگر بینش نظامهاى سرمایه دارى و کمونیسم بود.
امام(س) همۀ این رنجها و زخم زبانها، زندان و تبعیدها، خطرات و تهدیدها را تحمّل نمود و با جان و مال و آبروی خود در راه خدا و برای حفظ اسلام فداکاری کرد و در این راه، به جدّ گرامیش حسین بن علی(ع) اقتدا نمود؛ «حضرت سید الشهدا از کار خودش به ما تعلیم کرد که در میدان وضع باید چه جور باشد و در خارج میدان وضع چه جور باشد»
و آن مرکزی هم که جوانهای ما رفتند گرفتند- آن طور که اطلاع دادند- مرکز جاسوسی و مرکز توطئه بوده است. امریکا توقع دارد که شاه را ببرد به آنجا مشغول توطئه، پایگاهی هم اینجا برای توطئه درست کنند، و جوانهای ما بنشینند و تماشا کنند. باز ریشه های فاسد به فعالیت افتاده بودند که ما هم دخالتی بکنیم و جوانها را بگوییم که شما بیرون بیایید از آنجایی که رفتند. جوانها یک کاری کردند برای اینکه دیدند، آخر ناراحت کردند این جوانها را.
کلیه حقوق برای موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س) محفوظ است.