یکی چون من عمری در ظلمات حصارها و حجابها مانده است و در خانه عمل و زندگی جز ورق و کتاب منیت نمی یابد و دیگری در اول شب یلدای زندگی سینه سیاه هوسها را دریده است و با سپیده سحر عشق عقد وصال و شهادت بسته است.
در آخر منبر روضه را بخوانند و زیاد بخوانند؛ دو کلمه نباشد. همان طوری که در سابق عمل می شد، روضه خوانی بشود، مرثیه گفته بشود، شعر و نثر در فضایل اهل بیت و در مصائب آنها گفته بشود تا این مردم مهیا باشند؛ در صحنه باشند، بدانند که ائمۀ ما تمام عمرشان را صرف برای ترویج اسلام کردند، اگر آنها یک سازش می خواستند بکنند، همۀ جهات مادی برایشان مهیا بود، لکن خودشان را فدای اسلام کردند و با ستمکاران سازش نکردند.
از شاخص های کارآمدی یک نظام، رویکرد آن به زنان است. حضرت امام (ره) با یک برنامه ریزی درباره موضوع زنان نگاهی پیشرو را در مقابل نگاه متحجرانه ای که می رفت تا سیطره یابد، مطرح کردند. نگاه متحجرانه سعی در محدود کردن زنان داشت تا از رشد و تعالی آنان جلوگیری کند. در این شرایط حضرت امام (ره) همواره تاکید کردند که هیچ مانعی برای رشد و تعالی زنان به معنی آزادی واقعی وجود ندارد و این دیدگاه را در سخنرانی های خود طرح و در زمینه های مختلفی حتی صنعت مطرح کردند.
آنچه بنیان گذار جمهوری اسلامی در گفتار و کردار خود نسبت به ملت بزرگ ایران متجلی ساخت، پرتوی بود از حیات و حکومت الهی پیامبر و مولای متقیان(ع). حضرت امام در دیدارهایی که با کارگزاران نظام داشت، پیوسته رعایت اخلاق و آداب اسلامی در بستر روابط با مردم را سفارش کرده و آن را به منزله یک فریضه الهی می دانست.
از میان مجموعه ابعاد شخصیتی حضرت امام یکی از برجسته ترین وجوهی که ایشان را از سایر علما و متفکران جهان اسلام ممتاز می کند، نگرشی است که به تاریخ داشته و برداشتی است که از حیات و قیام انبیا و اولیای معصوم دارند. در ادامه به چند اشاره از امام خمینی در باره منزلت امام رضا (ع) پرداخته می شود: اختیار با تو است حضرت رضا، علیه السلام، به حضرت جواد، سلام الله علیه مرقوم فرمود: «شنیدم غلامان تو وقتی سوار میشوی، تو را خارج میکنند از در کوچک، آنها بخل میکنند و میخواهند تو به کسی چیزی ندهی. به حق من بر تو که بیرون رفتن و داخل شدنت نباشد مگر از در بزرگ. و وقتی سوار شدی همراه خود طلا و نقره بردار و هیچ کس از تو سؤالی نکند مگر آنکه به او عطا نمایی. و از عموهای تو هر کس از تو سؤالی کرد، کمتر از پنجاه دینار به او مده، و اگر بیشتر خواستی بدهی، اختیار با تو است. و من اراده کردم به این امر اینکه خداوند مقام تو را رفیع فرماید، پس انفاق کن و ترس مکن که خداوند بر تو سختگیری فرماید.»
معرف حضرت صادق(ع) بعد از اینکه خود پیغمبر معرف است، خود وجودش معرف است. این فقهی است که با زبان ایشان بسط پیدا کرده است که برای احتیاج بشر از اول تا آخر، هر مسئله ای پیش بیاید، مسائل مستحدثه، مسائلی که بعدها خواهد پیش آمد، که حالا ما نمی دانیم، این فقه از عهده جوابش بر می آید و هیچ احتیاج ندارد به این که یک تأویل و تفسیر باطلی بکنیم.
در این میان، نظرگاه امام، علی رغم ویژگیهای خاص خودش به گروه دوم شباهت دارد و ایشان در موارد متعدد، به لزوم اجتماع دو قوۀ جسمانی و روحانی و هماهنگی جسم و روح اشاره می فرمایند[19] و تذکر می دهند که تربیت، از دو جنبۀ جسمی و روحی برخوردار است[20] و به عنوان یک عالم دینی با قاطعیت ذکر می کنند که همۀ ادیان در دو بعدی بودن تربیت، اتفاق نظر دارند.
حضرت امام (س) عدالت را حد وسط افراط و تفریط یعنی اعتدال می داند که محور تمام امور و عامل بقا حیات انسان در زمین است.
هر پژوهشگر منصفی بر نقش عظیم حضرت امام در احیای اندیشه انتظار اذعان نموده و اقرار خواهد کرد که هیچ حرکتی در طول قرون گذشته به اندازۀ حرکت رهایی بخش امام راحل در زمینه سازی ظهور حضرت حجت - عجل الله تعالی فرجه - تأثیر نداشته است.
همۀ ما و همۀ ملت باید پاسدار باشد و پاسدار از اسلام و قرآن کریم باشد. این راه مستقیم است؛ راه پاسداری از اسلام، راه مجاهده در راه اسلام، در راه خدا، این راه مستقیم است. این همان صراط مستقیمی است که شما در نماز از خدا می خواهید. انحراف پیدا نکنید که انحراف یک طرفش مَغضُوبِ عَلَیهِم است، و یک طرفش ضالّین، است.
مساله نظر امام خیمنی درباره این موضوع، نیاز دارد که ما به مطالبی که ایشان در این رابطه فرموده اند مراجعه کنیم. کرامت انسانی، مساله ای است که در قرآن مجید بسیار به آن پرداخته شده است. این اصلی است که « ما من عام الا و قد خص» یعنی هیچ مطلب خاصی نیست که در مواردی خاص صادق نباشد که بر این اساس این کرامت بعضی اوقات توسط خود انسان ضایع می شود. شخص بر اثر سرپیچی از حدود الهی کرامتش را زیر پا می گذارد. لذا در قرآن می فرماید« لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ فِی أَحْسَنِ تَقْوِیمٍ[1] »و در ادامه می فرماید: « ثُمَّ رَدَدْنَاهُ أَسْفَلَ سَافِلِینَ[2]». زیاد هم شنیدیم که انسان در «اوج» از ملک بالاتر است و در «حضیض» از حیوان پست تر.
ما به نصوص مراجعه می کنیم می بینیم که جهاتی را اهل بیت علیهم السلام رعایت کرده اند یکی مسئله رفع فقر است چون می دانیم از مهمترین وظایف یک حکومت رفع جهل و فقر است، خلفای بعد از پیغمبر اکرم که بعنوان خلیفه روی کار می آمدند حکومت خودشان را انجام می دادند ولی اهلبیت آن وظیفه واقعی حکومت را که رفع فقر و جهل بوده را انجام می دادند. می دانیم که اهل بیت این همه شاگرد تربیت می کردند و اهل بیت می رفتند بالین سر فقرا که جا نداشتند و در ظله بنی ساعده و مانند آنها می خوابیدند بالای سرشان نان و خرما می بردند، روایات متعدد در این مورد داریم رفع فقر و جهل را اهل بیت می کردند ولو این که شیرینی و لذت دنیوی حکومت را خلفا می بردند.
کلیه حقوق برای موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س) محفوظ است.