از شهادت حاج آقامصطفی تا استمرار حوزه/ تجلی صبر و بینش الهی امام خمینی

اول آبان ماه سال ۵۶ بود که به طرز مشکوکی فرزند ارشد امام خمینی را به شهادت رساندند. این قضیه به فرمایش امام از الطاف خفیه الهی بود.

عناوین مطالب خاطرات شخصیت ها

من از اول نهضت شما را می‏‏شناسم

من از اول نهضت شما را می‏‏شناسم

اولین باری که خصوصی خدمت امام رسیدم در همان اتاق پنج دری منزل ایشان در قم بود.

درس خود را تعطیل کردند

درس خود را تعطیل کردند

تنها کسی که از قم به عیادت‏ آیت الله کاشانی رفت امام بود

امام روح قدس الهی بود

امام روح قدس الهی بود

درس مرا آنچنان‏ به وجد می‏ آورد که تا دوشنبه و سه‏ شنبه هفته بعد خودم را شدیداً تحت تأثیر آن‏ می‏ یافتم.

حاج‏آقا روح‏اللّه‏ چشم و چراغ حوزه

حاج‏آقا روح‏اللّه‏ چشم و چراغ حوزه

استاد علامه آقاى حاج‏آقا روح‏اللّه‏ خمینى زعیم بزرگ شیعه از دانشمندان بزرگ و متفکر این عصراند

اولین جوانه‏های آشنایی

اولین جوانه‏های آشنایی

آشنایی من با نام حضرت امام در سنین ده ـ دوازده سالگی از زبان والد بزرگوارم آیت‏اللّه‏ سید محمد موسوی جزائری بود

تا رضایت مؤذن را جلب نکنید درس نمى ‏دهم

تا رضایت مؤذن را جلب نکنید درس نمى ‏دهم

یک روز عصر هوا ابر بود. درس اصول در مسجد اعظم در بعدازظهر کمى طول کشید.

همه را مرهون درس امام هستم

همه را مرهون درس امام هستم

استفاده‏اى که از درس حضرت امام کردم شجاعت در علم و ابتکار در علم بود.

حساسیت امام در استفاده از کاغذ

حساسیت امام در استفاده از کاغذ

امام مى‏فرمودند: این چه وضعى است که در مملکت از کاغذ این‏جور استفاده مى‏شود؟

مسائل را ریشه‏ای بحث می‏کردند

مسائل را ریشه‏ای بحث می‏کردند

گاهی مدت درس ایشان،‏ مخصوصاً درس فقه، به یک ساعت و نیم می‏رسید بدون اینکه خودشان احساس‏ خستگی بکنند

چون آهن‏ربا دلها را مى‏ربود

چون آهن‏ربا دلها را مى‏ربود

بخشى از درس و گاه تمام آن به این تذکرات اختصاص مى‏یافت

در جهان اسلام چنین شخصیتى نداشتیم

در جهان اسلام چنین شخصیتى نداشتیم

جلوه ‏هاى فقاهت حضرت امام(س) از آثار باقى ‏ماندۀ ایشان به خوبى پیدا و مشخص است.

هرچه صاحب سخن بزرگ باشد باید نقد کنید

هرچه صاحب سخن بزرگ باشد باید نقد کنید

امام همواره طلبه‏ ها را تشویق مى ‏کردند که هنگام درس سؤال و بحث و انتقاد کنند.

لولا ان هدانا‏ الله

لولا ان هدانا‏ الله

روزی به اتفاق فرماندهان عملیاتی سپاه به محضر امام مشرف شدیم.

نفس مطمئنه

نفس مطمئنه

قبل از حادثه فیضیه و نزدیک عید، یک روز صبح زود، در بین راه که می‏‏رفتم اعلامیه‏هایی را دیدم که به در و دیوار زده بودند.

ناراحتى از پهن کردن عبا

ناراحتى از پهن کردن عبا

روزى شاگردان با هم گفتند: «این درست نیست که ایشان نیز همانند ما روى زیلوى نازک و سرد بنشینند».

مقام تدریس و طلبه پروری

مقام تدریس و طلبه پروری

نوشته‏ای از بحث یکی از اساتید داشتم که اشکالاتی در آن به ذهنم آمده بود.

باید مثل بقیه بر سر ما بلا بیاید

باید مثل بقیه بر سر ما بلا بیاید

وقتی کویت امام را راه نداد و مجدداً به عراق برگشتیم.

استقامت و صبر امام راهگشای پیروزی

استقامت و صبر امام راهگشای پیروزی

صبر و استقامت و حلم و بردباری امام از بارزترین صفات معظم‏له بود.

صفحه 51 از 57 < قبلی | 51 | 52 | 53 | 54 | 55 | بعدی >