رفته رفته خیانتهای بنی صدر شکل علنی به خود می گرفت تا جایی که امام فرمان عزلش را صادر کرد.
من درایام تحصیل، خود را ملزم میدانستم که حداقل روزی یک بار امام را با همان سیمای ملکوتی و وقار ببینم.
امام تابستان بعضی از سالها را به محلات تشریف میآوردند. حدود سال 1325 بود که ایشان تابستان آن سال به محلات آمده بودند.
یک سال بعد از فوت آیتاللّه بروجردى، امام براى درس به مسجد اعظم تشریف آوردند
یک روز امام در بیمارستان قلب فرمودند که من باید از محیط بیمارستان بیرون بروم اینجا بیشتر مرا بیمار مىکند...
مخالفت حضرت امام با لیبرالها به خاطر آن بود که آنها به اصل اسلامیت نظام به عنوان اولویت ثانوی توجه داشتند.
یک شب هنگامی که امام طبق معمول هر شب برای زیارت مرقد مطهر حضرت علی علیهالسلام از منزل خارج شدند، یکی از عناصر سازمان امنیت عراق به ایشان نزدیک شده و از امام دربارهٔ گذرنامه یا برگ اقامت ایشان سؤال کردند.
از ویژگیهای حضرت امام (قدسسره) که از این حیث بینظیر یا کمنظیر بودند، قوت قلب و شجاعت خدادادی بود و به عبارت دیگر ارتباط ایشان به خداوند متعال و قوۀ ایمان و اعتقادش به خدای متعال و توجهش به وی و انقطاعش از ماسوی بود.
آقایى بود به نام شیخ محمد لاهیجى که در خدمت آقا ضیاء عراقى تلمذ کرده و اهل فضل و اهل باطن و معنى و از بزرگان نجف بود.
جوانها راه خودشان را یافتهاند، چرا مانع میشوید؟ چرا نمیگذارید به راه خودشان بروند و از این خمودگی بدر آیند، از این رخوتی که از غرب به شما تحمیل شده بدر آیند.
امام(س) انسانی روشن ضمیر بودند و آنچه را که ما در آینه نمی دیدیم ایشان در خشت می دیدند.
ایشان به محلات که تشریف آورده بودند، یک ماه رمضان رأس ساعت پنج بعدازظهر مىآمدند و در مسجد جامع مىنشستند و ایشان براى مؤمنین درس اخلاق مىگفتند
با نگاه ممتد امام که گویای روشنی بر ادامه برنامه پیشینم بود، شروع مجدد به نوشتن درس نمودم و به کارم ادامه دادم.
به یاد دارم روزى سلیمان بهبودى یکى از مشاوران شاه از طرف شاه جهت ملاقات خصوصى آمده بود...
مقامات بعث عراق در توجیه اخراج طلاب غیر عراقی که به قصد انحلال حوزه نجف انجام میشد خدمت امام رسیدند و گفتند ما نمیتوانیم به این نحو در برابر حوزهٔ نجف سکوت کنیم
اولین برخورد خصوصى قابل ذکر وقتى بود که توسط مرحوم اشراقى داماد حضرت امام(رض) احضار شدم و نمىدانستم مطلب چیست.
سال 1352 بود که به همراه حاجسید احمدآقا و فرزندمان حاجحسنآقا که بیش از یکى دو سال نداشتند، به نجف رفتیم...
دقت نظر و وسعتنظر، دو چیز است که هر دو در حضرت ایشان جمع بود.
والله ظلم است کسی در کنار دریای علم امیرالمؤمنین(ع) باشد و تشنه بخوابد.
کلیه حقوق برای موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س) محفوظ است.