من به عنوان پسر امام جرأت گفتن خصوصیات ایشان را ندارم، چون ایشان می گویند شما بی خود از من تعریف می کنید.
تا جوان هستید به عبادات و خصلتهای خوب، خودتان را عادت بدهید.
آقا به طلبه ها فرموده بودند: «من عادت به اینکه نماز جماعت بروم ندارم، قم هم که بودم در منزل نماز جماعت میخواندم و حاضر نیستم حتی برای یک نفر مزاحمت داشته باشم.»
امام برای اینکه در مقابل مرجع اعلم و مطلق عصر، جبهه نگیرند، گوشه گیری را انتخاب کردند.
می توانم بگویم برای هیچکس مثل امام شهرت، ریاست، دنیا و متاع آن روی نیاورد و هیچکس هم مانند امام از این مناصب دوری و فاصله نگرفت.
امام همان گردنبندی را که زن ایتالیایی فرستاده بود برداشتند و با دست مبارکشان بر گردن دختربچه انداختند.
شاید کسی باور نکند که امام در جایگاه یک رهبر انقلابی و سیاسی، اکثر دعاهای «مفاتیح الجنان» را خوانده باشند!
بعد از تکبیرةالاحرام ذکر «اعوذ بالله من الشیطان الرجیم» را که مستحب است خیلی مقید بودند و می خواندند.
ایشان هر روز مدتی قبل از وقت به انتظار شرکت در نماز جماعت حاضر بودند.
امام به ما اجازه داده بودند در هر وقت از شب با یک «یاالله» گفتن خدمتشان برسیم.
وقتی امام مریض میشدند، طبیعی بود که همۀ علما به عیادت ایشان میآمدند.
روزی راجع به معراج حضرت رسول از امام سؤال کردم.
یک بار که خدمت امام بودم، از من خواستند پاکت دارویشان را بدهم.
امام اگر کاری داشتند یا با کسی قرار می گذاشتند، از آن هیچ عدول نمی کردند.
یک روز امام زنگ زدند و فرمودند شیر آب چکه می کند.
در موارد زیادى اتفاق مى افتاد که امام به مناسبت و حتى بى مناسبت و ابتدا به ساکن، از افرادى سراغ مى گرفتند.
وقتى ما به جلسههاى درس حضرت امام(س) مىرفتیم، خصوصیات اخلاقى ایشان هم بر ما تأثیر بسیارى مىگذاشت.
بعد از انقلاب وقتى حضرت امام به قم تشریف آوردند، معمولاً براى بازدید به منزل حضرات علما مىرفتند.
امام روز شروع و ختم درس خود را به موعظه اختصاص می داد.
کلیه حقوق برای موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س) محفوظ است.