مجله کودک 30 صفحه 15

گذشته از کلک استفاده می­کردند، کولی­های دوره گردی بودند که به آنها جوگی می گفتند. جوگی­ها خانه و زمین نداشتند و مدام از جایی به جایی دیگر می­رفتند و معمولاً در اطراف روستاها و آبادی­ها مستقر می­شدند. به این ترتیب مدتی در آنجا می­ماندند و دوباره حرکت می­کردند و به جایی دیگر می­رفتند، کلک یکی از ابزار اصلی کار جوگی­ها بود. آنها کلک را جلوی چادرهایشان در زمین فرو می­کردند و ابزار و لوازم فلزی مورد نیاز مردم روستا را می­ساختند. جوگی­ها هنگامی که قصد داشتند از جایی کوچ کنند و به جایی دیگر بروند، کلکها را از زمین در می­آوردند. کندن کلکها به معنی رفتن آنها بود. بعضی اوقات جوگی­ها از تاریکی شب استفاده می­کردند و به روستاها دستبرد می­زدند؛ گاو و اسب و گوسفندهای مردم زحمتکش روستا را می­دزدیدند و با قیمتی ارزانتر در روستاهای دیگر می­فروختند. این دزدی­ها باعث می­شد که بین مردم روستا و جوگی­ها زد و خوردهای سختی در بگیرد؛ در چنین اوقاتی مردم روستا، کلک جوگی­ها را از زمین می­کندند و دور می­انداختند و با این کار آنها را مجبور به کوچ کردن می­کردند. از همان دوران، کلک کسی را کندن، اصطلاحی شد به معنی مزاحمی را رد کردن یا شر کسی را کم کردن، اصطلاحی که سالهای سال در زبان مردم باقی ماند.