مجله کودک 30 صفحه 5
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : مرجان کشاورزی آزاد

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء

موضوع : کودک

مجله کودک 30 صفحه 5

از هزار سال پیش رسم دنیا بر این بود که هر سال تابستان، جیرجیرک سازش را کوک می­کرد و ساز می­زد و ساز می­زد؛ برای خودش جشن می­گرفت و شادی می­کرد. و اما مورچه. او باید تند و تند کار می­کرد و کار می­کرد و برای زمستان خود و بچه­اش دانه به لانه می­برد و انبار می­کرد، تا وقت برف و سرما غذا داشته باشند. بعد، زمستان می­رسید. جیرجیرک بی­فکر، بی­غذا می­ماند. برای گدایی به در خانۀ مورچه می­رفت و از او غذا می­خواست و مورچه هر سال به او می گفت: «جیر جیر مستونت بود، فکر زمستونت نبود؟!». جیرجیرک هم ناامید و سرمازده بر می­گشت و بید بید...بید بید سوسن طاقدیس

مجلات دوست کودکانمجله کودک 30صفحه 5