مجله کودک 73 صفحه 25
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : مرجان کشاورزی آزاد

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء

موضوع : کودک

مجله کودک 73 صفحه 25

یک دقیقه را هم از دست بدهند. در طول راه با تحسین بسیار به طبیعت اطراف، درختان تنومند، گل­های زیبا و حیوانات کوچک و دوست داشتنی نگاه می­کردند. بالاخره به بازار دهکده رسیّدند و بافته­هایشان را روی میزی پهن کردند همه مردم تا جلوی بساط آنها می­رسیّدند، می­ایستادند و با تعجب می­گفتند: - خدای من! اینها چقدر زیبا هستند! مردم تمام چیزهایی که آنها با خود آورده بودند را خریدند و به علاوه با هم دوست شدند! مردمی که برای خرید جلوی میز آنها می­ایستادند تا پیرزن مهربان شروع به صحبت می­کرد، متوجه می­شدند که او انسان دانا و با شخصیتی است، برای همین او از او می­خواستند تا آنها را برای حل مشکلاتشان راهنمایی کند. اوایل، پیرزن دوست داشتنی از اینکه می­دید همه از او راهنمایی می­خواهند، کمی خجالت زده می­شد، اما کم کم متوجه قدرت و ارزش عظیم کلمات شد و نیز فهمید که خیلی از اوقات حتی یک کلمه می­تواند در پیروزی مردم بر درد و رنج­هایشان بسیار مؤثر باشد. کلمه­هایی سرشار از مهر و دوستی، مثل: دوست عزیزم، بفرمایید، می­توانی به من اطمینان کنی، خودت را بشناس و باور کن و...! آن روز، او همچنین متوجه شد که باید چیزهایی را که با قلب­مان احساس می­کنیم و به آنها ایمان داریم، با دیگران در میان بگذاریم تا شاید بتوانند از آنها برای داشتن زندگی بهتر بهره ببرند. بالاخره پیرزن مهربان و عنکبوت کوچک به کلبه کوچک­شان در بالای کوه برگشتند و مثل همیشه مشغول بافتن توری­های زیبا و گلدوزی بر روی آنها شدند. آنها بیشتر از پیش کار می­کردند و وقتی شب از راه می­رسیّد، عنکبوت برای خوابیدن به گوشۀ کوچک خودش می­رفت. پیرزن هم بدرقه­اش می­کرد و به او می­گفت: از تو به خاطر اینکه دوست خوبی برای من هستی، متشکرم! یک دوست خوب بیشتر از هر ثروت و جواهری در دنیا ارزش دارد! او با خندۀ تو می­خندد و با گریۀ تو می­گرید و همیشه به فکر توست! پیرزن مهربان در حالیکه به اینها فکر می­کرد، کم کم به خواب می­رفت و چشمان خسته­اش بسته می­شدند و آسودگی و آرامش در چهره مهربانش می­درخشید. ماه هم مثل همیشه با آنها بود و کلبه کوچکشان را روشن می­کرد و دیگر هرگز تنها نبودند.

مجلات دوست کودکانمجله کودک 73صفحه 25