مجله نوجوان 110 صفحه 13
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : سپیده اسلامی

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء، محسن وطنی

موضوع : نوجوان

مجله نوجوان 110 صفحه 13

توده ای موی قرمز ، قیافه ای پروقار و صورتی خندان داشت . او سه فنجان قهوه ریخت و روی میز گذاشت . اثاثیه خانه اش گران قیمت و شرقی به نظر می رسید و کارآگاهان حس می کردند که او در منزل خود یک قفس بزرگ پر از حیوانات مختلف دارد . « واتر من » با آه ملایمی روی کاناپه نشست و پرسید : حالا مشکل شما چیه آقایان ؟ « اد کلین » کاراگاه کوتاه قد جرعه ای قهوه تلخ نوشید و چهره در هم برد و گفت : ما می دانیم که شما سابقاً برای تلویزیون حیوانات را تربیت می کردید . مرد پاسخ داد : یک مدتی . شما « رولو » سگ شگفت انگیز فیلم های تلویزیون را به خاطر دارید ؟ « چامبرز » تبسم کنان گفت : البته ولی ما متاسفانه سگ دیگری روی دستمان داریم . یک جانور غول پیکر که برای کشتن تربیت شده است . -کشتن کی ؟ -« دیوید رانسون » ، دادستان کل ایالت . « واتر من » ابرویی بالا برد و سوال کرد : چرا ؟به دلایل سیاسی ؟ خونسردی مرد موجب حیرت کارآگاهان شده بود « چامبرز گفت : بله او دادستان است و حالا هم قصد دارد سناتور ایالت شود . « واترمن » سری جنباند : می فهمم ، خوب کی می خواهد « رانسون » را بکشد ؟ -مردی به نام « جومک کورد » اهل شمال ایالت . او سگ « دوبرمن » بزرگی را تعلیم می دهد تا روی سکوی خطابه به دادستان حمله کند . « رانسون » همین هفته برای سخنرانی تبلیغاتی به شهر ما می آید . - چقدر بزرگ ؟ - به قدر کفایت . جانور وحشتناک دست کم 45 کیلو وزن دارد . « واترمن » گفت : بله یک هیولا است . سپس پرسید : خوب چرا این مرد را توقیف نمی کنید ؟ یا حداقل به او نمی گویید که از سوء نیت و کارش اطلاع دارید ؟ « کلین » جواب داد : آه جلوگیری از او خیلی آسان است اما نمی توانیم دستگیرش کنیم چون هنوز کار خلاف قانونی نکرده و محکوم نمی شود ولی اگر بداند که ما مراقبش هستیم از این نقشه صرف نظر می کند . - پس چرا نمی گذاری بداند ؟ چامبرز گفت : برای اینکه آن وقت نقشه دیگری می ریزد . واترمن اظهار داشت : آن چه شما می خواهید جلوگیری از کار مک کورد نیست بلکه گرفتن او در حین ارتکاب جنایت است . هان ؟ کلین گفت : درست است . می خواهیم محکومیتش قطعی باشد . مشکل این است که باید بگذاریم او کار خود را تا آخرین ثانیه ی ممکن اجرا کند . راه دیگری به نظرمان نمی رسد . چامبرز اضافه کرد : از طرفی ما نمی توانیم روی جان دادستان قمار کنیم و بگذاریم که یک حیوان خطرناک به او حمله ور شود . شاید بتوانیم سگ را با تیر بزنیم یا از هجوم بازداریم ولی این کار در میان یک جمعیت عظیم صورت خوشی ندارد و چندان موفقیت آمیز هم نخواهد بود . ما نباید کاری کنیم که مردم دچار وحشت ناگهانی شوند چون بی شک حوادث ناگواری رخ می دهد . واترمن گفت : شما می خواهید نقشه توطئه بدون وارد آوردن هیچ گونه صدمه و آسیب و بی جنجال پیاده شود و حتی خود دادستان و مردم هم چیزی نفهمند . بله ؟ اگر امکانش داشته باشد . کلین گفت : رانسون قرار است در پارکینگ بازار « وست کانتی » نطق کند و حساب کرده اند که بیش از دوهزار شنونده خواهند داشت . « واترمن » پرسید : علامت حمله برای سگ چیست ؟ کارآگاه مکین جواب داد : عبارتی در خطابه دادستان که شما هم احتمالا شنیده اید . رانسون تقریباً در تمام سخنرانی هایش از آن استفاده می کند . « در ای دوره پرآشوب شهروندان ما چنگال مرگ را بر گلوی خود احساس می کند . » واترمن سری تکان داد و لحظه ای اندیشید و بعد گفت : برای سگ تمام عبارات علامت نیست . یک کلمه اصلی کافی خواهد بود ، یا دو کلمه . مثلاً حیوان با یک کلمه شاید (مرگ) هوشیار و مهیای حمله می شود و با دومین کلمه که حدس می زنم کلمه ی « گلو » باشد و فرمان کشتن است کار را تمام می کند . این دستور را صاحبش قبلاً داده و حیوان روی غریزه و تعلیم مکرر اجرا می کند . « چامبرز پرسید : پس شما در این مشکل به ما کمک خواهید کرد ؟ مرد جانور شناس جواب داد : من یک عقیده و نقشه ای دارم که فکر می کنم هم سگ را از کشتن باز خواهد داشت و هم به شما مدارک و شواهدی جهت توقیف و محکوم ساختن آن حیله گر می دهد . البته مساعدت بنده یک دلیل دیگر هم دارد . -چه دلیلی ؟ واترمن لبخندی زد وگفت : دیوید رانسون کاندیدای مورد علاقه ی من برای پست سناتوری ایالت است و می خواهم به او رأی بدهم . ادامه دارد .

مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 110صفحه 13