مجله نوجوان 110 صفحه 17

اولین ساعتها انسان در طول زندگی اش ، هر پیشرفتی که داشته بخاطر پر کردن شکمش بوده است . اصلاً همین مسئله که اولین شغل بشر چگونه به وجود آمده و اصلاً چرا به فکر این افتاده که به دنبال کار بگردد باعث اثبات این جریان است . چون در عالم همه چیز از یک منطق خاص تبعیت می کند بجز شکم . ساعت هم به همین دلیل اختراع شد . یعنی کشاورزان برای نگاه داشتن حساب زمان های خود نیاز به وسیله ای داشتند که این مسئله را برایشان حل کند . به این ترتیب ابزارهای سنجش زمان شکل گرفت و گسترش پیدا کرد . آفتاب که با بشر از همان ابتدا از همه ی عوامل طبیعی دیگر روراست تر بود به انسان های باستانی کمک کرد که ساعت های آفتابی را اختراع کنند . چون هر جا که آفتاب باشد ، سایه هم ، پای ثابت است . سابقه ی این ساعت ها به 5000 سال پیش از میلاد بر می گردد . یعنی همانطور که گفته شد سومری ها و کلدانی ها این کار را کردند . آن ها یک شاخص عمودی را روی صفحه ای که تقسیم بندی ساعت شبانه روز را نشام می داد نصب کردند . امتداد سایه ی چوب قسمتی از تقسیم بندی را نشان می داد . به این ترتیب زمان مشخص می شد . فرار مغزها همگی شما حافظ شیرازی را می شناسید ولی شرط می بندم تا به حال اسم حافظ اصفهانی به گوشتان نخورده است اگر هم کسی همچین چیزی گفته مطمئن بوده اید که دارد اشتباه می کند و لی اگر فرار مغزها به جای اینکه در پایان قرن بیستم مد بشود در قرن نهم هجری مرسوم می شد حتماً این جناب را می شناختید و مطمئناً با وجود او به جای اینکه با روشن کردن چراغ به روح ادیسون درود بفرستید به روح حافط اصفهانی درود می فرستادید . شاید جهان خیلی زودتر از ادیسون ، شب های روشن را تجربه می کرد . القصّه ! این آقای حافظ اصفهانی بزرگترین ساعت ساز شناخته شده ایران کهن است . او یک ابزار ساز و مخترع نامی بود که اگر حکومت های وقت به او توجه می کردند و امکانات لازم را برایش فراهم می کردند می توانست ایران و جهان را از لحاظ تکنولوژی حداقل 500 سال جلو بیندازد ولی حیف !