مجله نوجوان 116 صفحه 11
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : سپیده اسلامی

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء، محسن وطنی

موضوع : نوجوان

مجله نوجوان 116 صفحه 11

به خاطر ذره‏ای امنیت زوجهای استثنایی فقط برای پیدا کردن غذا یا نظافت بدن یکدیگر با هم جفت نمی‏شوند، بلکه ممکن است انگیزه‏های دیگری هم برای آنها وجود داشته باشد. قطعاً یکی از انگیزه‏های مهم، ایجاد امنیت است مثلاً شقایق دریایی و دلقک ماهی یک زوج استثنایی هستند که برای حفظ جان هم با هم زوج می‏شوند. تقریباً هر ماهی کوچکی که از کنار شقایقهای دریایی عبور کند، به یک لقمۀ لذیذ تبدیل می‏شود اما آنها با دلقک ماهیها جور دیگری رفتار می‏کنند. کاوشگران به این نتیجه رسیده‏اند که مادۀ لزجی که سطح بدن دلقک ماهیها را پوشانده، باعث می‏شود که شقایقهای دریایی علاقه‏ای به شکار آنها نداشته باشند. دلقک ماهیها در نزدیکی شقایقهای دریایی برای خود خانه می‏سازند و هر وقت گرفتار ماهیهای مهاجم شوند، به طرف یک شقایق دریایی شنا می‏کنند. شقایق دریایی هم در یک چشم به هم زدن، ماهی مهاجم را ناپدید می‏کند. به این ترتیب هم شکم خودش را سیر می‏کند و هم دلقک ماهی را نجات می‏دهد. دلقک ماهیها هم در جای خودش، محبت آنها را جبران می‏کنند. آنها هر وقت با ماهیهایی که شقایقهای دریایی را می‏خورند، برخورد کنند، خودشان را طعمه قرار می‏دهند و در جهت مخالف فرار می‏کنند و آنها را از شقایق دریایی دور می‏کنند. ترجمۀ مهرک بهرامی اثر هانس فریمن - لزومی ندارد تو بفهمی. پلیس خودش همه چیز را به دقت ملاحظه می‏کند و پی می‏برد چرا در این جا دو جسد بر روی زمین افتاده، یکی متعلق به سارقی که خیال دستبرد زدن به گاو صندوق من را داشته و دیگری متعلق به کارمند عزیز و وظیفه شناس من که به صورت اتفاقی امروز زودتر به سر کار آمده و سارق را حین ارتکاب جرم مشاهده کرده است و در یک جدال میان سارق و کارمند. هر دو به قتل رسیده‏اند. خیلی جالب است و در عین حال احساس هر کسی را جریحه دار می‏کند. تو این طور فکر نمی‏کنی؟ کندی ضمن گفتن این کلمات استهزاء آمیز به اسلحه‏ای که به طرف مت گرفته بود اشاره کرد و گفت: دیگه وقت خداحافظیه رفیق. مت فریاد زد: آقای کندی! صبر کنید. من به شما قول می‏دهم... ولی کندی حرف او را قطع کرد و گفت: تو و او خیال می‏کردید شیطان حقیقی هستید. غافل از این که هنوز شاگرد شیطانید. و به دنبال این حرف، بی‏آنکه به مت مهلت حرف زدن بدهد ماشه را کشید...

مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 116صفحه 11