مجله نوجوان 139 صفحه 15
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : سپیده اسلامی

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء، محسن وطنی

موضوع : نوجوان

مجله نوجوان 139 صفحه 15

خود زادۀ دل سنگین خویش است به ضربۀ سنگی یا ضربۀ تیغی یا هر قِسم ضربۀ مهلکی از پای استقامت در می­آورد و معلم این کفتار صفتان، کلاغ صفتانی خواهند بود برادرکش، به سان همان برادر کشان انسان نما. محراب با خود می­گوید: من ندیده­ام این سان، اینگونه که حرمت شکنان حرمت نگه ندارند و گلی از تبار گلستانی را از پای در­آورند و خود را وارث گلستان بدانند و متّحد باشند در رأی به اینکه گل را از انحراف و کژی راست کردهاند. کفتارانی با پیشانیهایی چون زانوان اشتران که پینۀ زانوی اشتر ارجح است و شریف که از زحمت است و از انجام وظیفه و خدمت و پینۀ پیشانی آنان دَلَمۀ تزویر است و نشان نفاق. حمارشان بنامند وهن است به حمار، که پاک است در برابر این جرثومگان فساد. چشم می­گشاید محراب و زمین را می­بیند که غرق در خون است و آسمان که غرق در خون است. و خود (محراب) غرق در خون. خونی که شرافت است و حکمت است و عصارۀ معصومیت. خونی که از تبار خداوند است. کفتار، فریفته به کفر بود و در نمازش سجده به شیطان می­کرد. خدایش مجسمه­ای بود از شهوت و آن شیطان صفت که مشوّق این کفتار بود، کین خواه کسانی بود از کسانش که از تبار این کفتار بودند. او تجسم شیطان بود و این تجسم بلاهت. آن خون که شرافت نسل انسان بود، بر زمین چکید قطره قطره و مصیبت از زمین سر بر آورد به ازای هر قطره که فرو افتاد بر روی زمین. گل را بر روی دست تا خانه بردند و در مسیر کوچههای آن شهر غم گرفته دانه دانه دانۀ قطرههای خون آن گل­پیکر، رودی شد از فاجعه، زلزله، سیل و هر آنچه دل هر دل­داده­ای را توان لرزاندن باشد. او که مرد مردان بود و اسطوره بود به مرد­صفتی، از پشت تیغ خورد که ضارب، اسطورۀ نامردی بود و نماینده ی نا مردمی! هیچ بشری را قبل از زاده شدن آن مولود بیت الله و بعد از آن و تا آخر تاریخ که رستاخیز همۀ ساکنان کرۀ خاکی است یارای مقابله با او نبود و چه بسیار مردمان که از پشت به او تیغ زدند. و تیغ اخر رستگارش کرد «به خدای کعبه!» شمشیر خدا به شمشیر کین دشمنان خدا شکافت. خورشید سرخ چهره، کمر شکسته وبغض در گلو «یا علی»گفت و روزی دیگر آغاز شد.

مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 139صفحه 15