امام، انقلاب، آزادی
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

زمان (شمسی) : 1395

ناشر مجله : مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)، موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : هوجان علی آبادی، فاطمه

امام، انقلاب، آزادی

امام، انقلاب، آزادی

 

‏□ فاطمه هوجان علی آبادی‏

چکیده 

‏آزادی از اصولی است که هر انسانی در نهاد خود با او مأنوس است و بعد از نعمت حیات، برترین نعمت الهی است. آزادی و آزاد بودن از خواسته های اولیه انسانی و بی شک کلامی مقدس است که بشرِ خواستار آزادی، همواره برای رسیدن به آن تلاش کرده است. ‏

‏در این جستار برآنیم که آزادی را از منظر اسلام و غرب، اقسام آزادی، ارتباط آن باسایر مقولات و نیز راههای دستیابی به آزادی، آسیب های آن و نیز رویکرد انقلاب به آزادی و دستاوردهای نظام جمهوری اسلامی در این زمینه را از دیدگاه امام مورد بررسی قرار دهیم.‏

‎ ‎

مقدمه

‏آزادی معادل واژه "حریّت" در زبان عربی، به معنای رهایی و استقلال ‏‏(فرهنگ معاصر عربی-‏‎ ‎‏فارسی، ص112)‏‏ و واژة (‏‎freedom‎‏) و (‏‎liberty‎‏) در انگلیسی به معنای عدم وابستگی است.‏‏(دانشنامه سیاسی، صص30-32)‏

‏آزادی از مقولات مهم و موکد در قرآن کریم و روایات ائمه معصومین علیهم السلام به شمار می رودکه زاییده تفکر و معارف والای پیغمبران است. با نگاهی به تاریخ اسلام، بارقه های آزادی و آزادی خواهی، به عنوان یک ارزش والای انسانی، در قاب قیام عاشورا متجلی است.‏

‏آیات زیادی در قرآن ، مبتنی بر آزادی و اختیار انسان است ‏‏(مجموعه اثار شهید مطهری، ج1، ص360؛ همان، ج3،ص82) ‏‏و اولین دعوت اسلام، نفحه آزادی می باشد: قولوا لا اله الا الله تفلحوا.‏‏(مجموعه یادداشت ها، ج1، ص68) ‏‏ارزش آزادی چنان در قرآن و روایات مورد تقدیس است که از انسان، ‏


به سبب داشتن چنین نعمتی به «خلیفه الله» یاد شده است‏‏.(مجموعه آثار شهید مطهری، ج3، ص664؛ ج24، ص677؛ مجموعه یادداشتها، ج1، ص56)‏‏. بی شک «حریت » در متن ارزش های اسلامی است و اسلام، دین آزادی و حریت و مخالف با هرگونه تبعیض طبقاتی است.‏‏(مجموعه آثار شهید مطهری،ج24، ص150)‏

‏انسان که دارای کرامت الهی است، آزاد خلق شده است. انسان آزاد با رهایی خود از خفت و خواری وآزاد ساختن شخصیت و پرورش اندیشه های خویش، راه را برای آزادی های اجتماعی و سیاسی گشوده خواهد ساخت. بدین ترتیب روابط اجتماعی که برپایه اعتماد به نفس است، ریشه در افکار و جامعه ای آزاد و امن خواهد داشت.‏

‏در اندیشه سیاسی حضرت علی(ع)، اصل مشورت به عنوان یکی از اصول آزادی سیاسی مطرح می شود و هدف از مشورت، بهره گیری از آرای گوناکون افراد به منظور دستیابی به نتیجه و راه حلی مناسب است، به همین دلیل مشارکت افراد در عرصه سیاست، بهره گیری از آزادی های افراد در قالب تشکل های حزبی گروهی و فردی است. از دیگر اصول سیاسی حکومت علوی، آزادی انتقاد و ابراز مخالفت سیاسی ‏‏است‏‏ که مسئولان و کارگزاران می بایستی در برابر انتقادهای مردمی، انتقادپذیر بوده و بدین وسیله از عیوب و کارکردهای خود، آگاه شوند.‏‏(اندیشه سیاسی در گفتمان علوی، صص65 -68)‏‏.‏

‏مبانی نظری ‏‏آزادی‏‏ در اندیشه امیر مؤمنان(ع) چنین می باشد:‏

آفرینش آزاد انسان:‏ همگی انسان ها آزاد آفریده شده اند و از این رو، آدمی، دارای اراده و مسئول اعمال ‏‏و رفتار خویش است و طبق این اصل، دربند بودن و سلب آزادی نفی شده است.‏

عقل:‏ از مباحث مهم معرفت شناختی آزادی، عقل می‏‏ ‏‏باشد که انسان با بهره‏‏ ‏‏گیری از عنصر عقل می‏‏ ‏‏تواند، برنامه زندگی فردی واجتماعی خویش را تنظیم کند. انسان به کمک این عنصر، در هنگام تبادل افکار و مشورت با دیگران می تواند بهترین راه حل را استخراج نموده و شایستگی آزاد بودن را پیدا کند.‏

حق بودن:‏ آزادی‏‏ به عـنوان یـک حـق اسـاسـی برای مردم محـسوب مـی شـود که زمـامـداران‏


می بایستی با مداراکردن با مردم، مانع از خشونت و سلب آزادی های افراد شوند.‏‏(همان، صص344-348)‏

‏آزادی در اسلام به عنوان گوهری گران بها، در مساوات با عقیده و ایمان قرار گرفته است؛  و این در حالی است که اروپا، آزادی و ایمان را در منافات با یکدیگر می داند.‏‏(مجموعه‏‏ ‏‏آثار شهید مطهری، ج1، صص528-526)‏

‏در اسلام آزادی برپایه توحید و عبودیت حق و رهایی از قیود و نظام های اجتماعی است.در قرآن کریم از آزادی اجتماعی نیز سخن به میان آمده و حریت را، از مقاصد انبیا در نجات بشریت از چنگال اسارت و بندگی معرفی می کند.‏‏(همان، ج23، صص440-438)‏‏ در این مورد، دانشمندان اروپایی براین عقیده اند که اصالت اجتماعی، آزادی فردی را نفی می کند و این در حالی است که اسلام، به حکم«فطرت» آزادی اجتماع را در گرو آزادی فرد می داند.‏‏(همان، ج1، صص528-526) ‏‏آزادی در مکاتب غربی چنین است: در اندیشه مارکس، راه رسیدن جوامع به آزادی، عبور از مرحله دیکتاتوری پرولتاریا است که با تکامل تاریخ نهایتاً به جامعه بی طبقه و آزادی های مطلوب می رسد. ‏‏(همان، ج15، صص244-242).‏

‏در لیبرالیسم غرب، آزادی بر پایه تفکرات اومانیسمی و انسان گرایی محض است. این مکتب غربی، خدای عالم وجود را، انسان معرفی می کند و قدرت و اراده را تنها در دست او می داند در حالی که در دین اسلام اراده انسانها در ظل اراده الهی است.‏‏(صحیفه امام ، ج7، ص536؛ انقلاب اسلامی و اولویتهای آن، 151-153)‏

‏سوسیالیسم نیز به عنوان یکی از مکاتب غربی دیگر، از نحله های گوناگونی برخوردار است که تمام انواع آن، یک جنبه مشترک دارند و آن الغای مالکیت خصوصی است که به اعتقاد آنان سرچشمه تمام نابرابری ها و بیدادگری های اجتماعی است.‏‏(سوسیالیسم، ص 9)‏‏ بدین ترتیب، ‏


سوسیالیسم با تأکید بر مفهوم عدالت اجتماعی، آزادی سرمایه داری را به چالش کشیده و از ایده تقدم عدالت اجتماعی بر آزادی سخن می گوید.‏

 

آزادی از دیدگاه امام خمینی

‏آزادی یکی از حقوق  اصلی، طبیعی، اولیه و فطری بشر می باشد‏‏.(صحیفه امام، ج3، ص510؛ همان، ج 4، ص114؛ همان، ج14، ص69)‏‏ که به عنوان یکی از مولفه ها و بن مایه های اصیل دین اسلام، به تمام ابعاد آن پرداخته شده است‏‏. (همان، ج4، صص242و247؛ ولایت فقیه، ص 10) ‏‏و به تعبیر امام:  « ‏‏اسلام آزادی را به تمام ابعادش ترویج کرده است»‏‏. ‏‏(صحیفه‏‏ ‏‏امام، ج11، صص 157و 219)‏

‏حضرت امام در تبیین جایگاه آزادی، از این مهم، به عنوان حق طبیعی، موهبت الهی، هدیه الهی و امانت خداوند یاد می کند‏‏.(صحیفه امام، ج1، صص286-287؛ همان، ج3، ص503؛ همان، ج4، صص363-364؛ همان، ج5، ص43،....؛ مشارکت‏‏ ‏‏سیاسی از دیدگاه امام خمینی، صص120-121)‏

‏حضرت امام خمینی در آثار و سخنان خویش، مبحث آزادی را از زوایای گونان مورد بحث و بررسی قرار داده است.‏

 

آزادی و توحید

‏توحید به عنوان اصل اساسی و اولیه دین اسلام، به معنای عبودیت و بندگی مطلق خداوند است که این امر جز با آزادی و وارستگی انسان از قیود، امکان پذیر نمیباشد. سر آمد این وابستگی ها حب نفس می باشد، همانطور که در بیانات امام نیز آمده است: ‏

‏« ممکن است که بسیاری از اشخاص حتی خودشان هم توجه نداشته باشند به اینکه بنده خودشان هستند، نه بنده خدا، ‏‏خودشان‏‏ هم خودشان را مبرّا و منزّه می دانند، و این برای همان حُبّ نفسی است که انسان دارد. این حُبّ نفس، تمام عیوب انسان را به خود انسان می پوشاند ». ‏‏(صحیفه امام، ج14، صص9،12،14؛ همان، ج 16، ص389)‏

‏به همین ترتیب، آدمی می تواند با زیر پاگذاشتن بت نفس، خود را از وابستگی های نفسانی برهاند و با عزت و آزادی نفس، راه بزرگواری و آزاد منشی را بپیماید و هنـگامی که چنیـن شـد‏


‏راه تسلط غیر خدایانی همچون: طاغوت و مستکبران؛ که بندگان ذلیل و زبون خداوند و پیرو هوای نفس می باشند، در طی طریق زندگی او، مسدود خواهد شد.‏‏(شرح چهل حدیث، ص 256)‏‏. براساس همین اصل توحید است که تسلیم شدن انسانی در برابر انسان دیگر، نفی و مبارزه بر ضد ظاغوتیان و ‏‏جائران‏‏  التزام میپذیرد. ‏‏(حدیث بیداری، صص 177-176). ‏

 

آزادی و اراده

‏اراده و اختیار، قوه متعالی در روح و وجدان آدمی است که پس از تفکر و تأمل در امور، امکان تصمیم گیری برای او را هموار می سازد. از دیدگاه کلامی و فلسفی امام:‏

‏« اراده حالتی نفسانی و وجدانی است که از تصمیم عزم به اتیان شیء و اجماع نفس برآوردن آن پس از تصور آن و تصدیق به فائده آن و حکم به لزوم اتیان آن حاصل می شود». ‏‏(آداب الصلوة، ص 156 )‏

‏اما اراده انسان به معنای اختیار واگذاری مطلق امور نمی باشد و همه اراده ها در سایه اراده و مشیت الهی است. ‏‏(آداب الصلوه، ص365)‏

 

آزادی و نفی سلطه

‏طبق اصل 2 قانون اساسی، کرامت انسان و ارزشهای والای او و آزادی توأم با مسئولیت او،  از راه اجتهاد مستمر فقهای جامع الشرایط، استفاده ار علوم وفنون و نفی سلطه گری و سلطه پذیری، با ایجاد قسط و عدل و همبستگی ملی و استقلال همه جانبه صورت می پذیرد.‏‏(قانون اساسی، ص30)‏

‏یکی از مبانی مهم فقهی، عدم جواز سلطه بیگانگان بر جوامع اسلامی است. به همین ترتیب در منطق اسلام، سلطه اغیار بر مسلمانان ممنوع است و این نکته در بیان امام نیز مشهود می باشد.‏

‏«ما منطقمان، منطق اسلام، این است که سلطه نباید از غیر بر شما باشد. نباید شما تحت ‏


سلطه غیر بروید. ما هم می خواهیم نرویم زیر سلطه».‏‏(صحیفه امام، ج4، ص91)‏

‏نفی سلطه به عنوان یکی از مبانی فقهی آزادی در عرصه سیاست و روابط خارجی، در عرصه داخلی نیز قابل استناد است. اسلام در رابطه بین دولت و ملت نیز ضوابط و حدودی معین کرده است و برای هر یک بر دیگری حقوقی تعیین نموده است که در صورت رعایت آن، هرگز چنین رابطه ای یعنی رابطه مسلط و زیر سلطه بوجود نمی آید. ‏‏(صحیفه امام، ج 5 ، ص 409)‏

‏نفی سلطه با مبنا قرار گرفتن سه اصل عدالت ، تکلیف و ولایت مقبول امکان پذیر نخواهد بود.‏

 

*عدالت

‏عدالت، مهم ترین ارزش در جامعه است  که در پرتوی آن، استقلال و آزادی  بر جوامع سایه افکن خواهد شد که طبق رهنمودهای بنیان گذار انقلاب، «‏‏با عدل اسلامی، همه و همه، در آزادی و استقلال و رفاه خواهند بود.‏‏»‏‏(صحیفه امام، ج7، صص115، 131) ‏‏همین اصل برابری و تساوی انسان ها  است - و تنها امتیاز برتری، تقواست- ؛ که انسان ها را به مبارزه در برابر استعمار و استبداد بر می انگیزد.‏‏(حدیث بیداری، صص 176-177)‏

 

*ولایت مقبول

‏در نظام مردم سالاری دینی، رأی مردم براساس تقوا و کرامت دینی افراد است و ولایت کسی پذیرفته خواهد شد که مورد تأیید پذیرش خداوند متعال و مورد قبول شرع قرار گرفته باشد و در منطق اسلام صلاحیت و اهلیت ولایت، یعنی تقوا و عدالت را داشته باشد و مردم او را بپذیرند. در غیر این صورت ولایت، شامل او نخواهدشد. در نظام دینی، هم مردم و هم والی، می بایستی تابع شرع و قانون باشند و عدالت توسط حاکم و والی برقرار شود.‏‏(ولایت فقیه، صص133، 138-139؛ صحیفه امام، ج3، صص322-323)‏

 

*تکلیف و مسئولیت

‏انسان موجودی آزاد و مسئول خلق شده است و در برابر تأمین نیازهـای خود، از جمـله آزادی،‏


‏دارای مسئولیت و تکلیف می باشد. در تفکر اسلامی، مبارزه برای آزادی و نجات مظلومان، یک مسئولیت است که اسلام در کنار آزادی برای انسان ها، این اصل را برشمرده است که به نحو احسن و آزادانه، تکالیف خود را انجام دهند.‏‏(صحیفه امام، ج3، ص414)‏

 

اقسام آزادی

 

*آزادی فرهنگی

‏در اسلام آزادی فرهنگی به معنای واقعی مورد پذیرش قرار گرفته است اما آنچه که به عنوان آزادی فرهنگی در دوران قبل از انقلاب اسلامی در ایران مطرح گردیده است، بر خلاف معنای واقعی آن است. به تعبیر امام، آزادی ای که در دوران قبل از انقلاب اسلامی وجود داشت، آزادی در رفتن به مراکز فساد بود.‏‏(صحیفه امام، ج10، ص 228 ؛ حدیث بیداری، ص194)‏

 

*آزادی مذهبی

‏آزادی مذهبی به مفهوم حق اقلیت های دینی نسبت به آزادانه انجام دادن آیین و آداب دینی خویش است. از این نظر، طبق دیدگاه امام «‏‏همه اقلیتهای مذهبی در اسلام محترم هستند. همه گونه آزادی برای انجام فرایض مذهبی خود دارند. ما با هیچ بشری ضدیت نداریم. آنان ایرانی اند و مثل سایر ایرانیان همه گونه حق دارند‏‏». ‏‏(صحیفه امام، ج5، صص313،292،188،424 ؛ همان، ج4، صص427-425، 508،441)‏‏. ‏

‏این نگرش به دیدگاه اسلام ارتباط داده می شود که به موجب آن، مسلک دینی تحت فشار و سلب آزادی قرار ندارد. تمامی انسان ها در اسلام آزاد و مستقل هستند. ‏‏(صحیفه امام، ج 5، ص533)‏


*آزادی سیاسی- اجتماعی

‏انقلاب اسلامی ایران در شرایطی شکل گرفته است که این آزادی ها از مردم ایران سلب شده بود ‏‏(صحیفه امام، ج1، ص198؛ همان، ج3، صص249، 507،491،385،368 ؛ همان، ج4، صص 195، 269-268) ‏‏و مردم در محیط خفقان آمیز و تحت فشار و زور و ارعاب حکام پهلوی به سر می بردند.‏‏(صحیفه امام، ج1، صص136،142،191،....؛ همان، ج7، ص331)‏‏.  از این رو، از آغاز حرکت انقلابی ، " آزادی " در کنار استقلال به عنوان هدف مردم مسلمان ایران معرفی گردید.‏‏(صحیفه امام، ج3، 262 ؛ همان، ج17، صص126)  ‏‏و آزادی فکری، زمینه ساز استقلال کشور قرار گرفت.‏‏(صحیفه امام، ج12، ص7،25؛ همان، ج11، ص180؛ همان، ج17، صص126-125)‏‏. از این دیدگاه، تحقق آزادی تنها با از بین رفتن نظام استبدادی امکان پذیر است. ‏‏( صحیفه امام، ج 4 ، ص 62) ‏‏؛ چرا که ارتباط تنگاتنگی میان آزادی سیاسی و نوع نظام سیاسی برقرار است. از این رو، ازآغازین روزهای شکل گیری نظام جمهوری اسلامی در ایران، مهمترین وظیفه دولت فراهم ساختن شرایط تحقق آزادی سیاسی بویژه در عرصه انتخابات و مطبوعات معرفی می گردد. ‏‏(صحیفه امام، ج 5، ص333؛ همان، ج6، صص39، 262، 277)‏

‏نظام اجتماعی ایران، نظامی است که با گزینش مردم انتخاب شد و به همین جهت آزادی مورد پسند امام، آزادی بر اساس بن مایه های اسلامی و به دور از فساد و توطئه و هرج مرج است.‏‏(مشارکت سیاسی از دیدگاه امام خمینی، صص 115-116)‏

‏ در اندیشه امام خمینی، تمامی اقسام آزادی سیاسی همچون آزادی بیان، قلم و عقیده و رأی و احزاب  به رسمیت شناخته شده است اما در فضایی به دور از محدوده توطئه ‏‏(صحیفه امام، ج 6، ص 262)‏‏ و خیانت.‏‏(همان، ج 7، ص 331 ؛ همان، ج9، صص121، 124)‏

‏« همه احزابی که برای مصالح ملت ما کار کنند، آزاد خواهند بود». ‏‏(همان، ج4، صص432،249)‏

‏« در جمهوری اسلامی، هر فردی از حق آزادی عقیده و بیان برخوردار خواهد بود، و لکن هیچ فرد و یا گروه وابسته به قدرتهای خارجی را اجازه خیانت نمی دهیم».‏‏(همان، ج 5، صص139، 333، 449)‏

‏« ما به مجردی که انقلاب واقع شد و پیروز شدیم تمام راه ها باز بود بر دنیا. و تمام ‏


احزاب آزاد بودند و تمام جمعیت ها آزاد بودند. ‏‏(همان، ج 11، صص129، 145) ‏

‏آزادی سیاسی را می توان به " آزادی قانونی " تعبیر نمود که به موجب آن آزادی تنها در حدود قوانین‏‏ (همان، ج6، ص446 )‏‏ که همان قوانین اسلام است ، پذیرفته می شود. ‏‏(همان، ج7، ص460)‏‏ به همین دلیل، در این دیدگاه، آزادی یک  نعمت بزرگ الهی دانسته می شود.‏‏(همان، ج8، ص 37)‏

‏از مواهب خدادادی در یک جامعه آزاد، می توان به آزاد اندیشی اشاره نمود که یکی از مصادیق آزادی سیاسی و اجتماعی است. آزاد اندیشی، تفکر آزاد جامعه بدون تقلید و وابستگی فکر است که بنابر فرمایش امام، آزادی یک ملت درگرو آزادی افکار افراد اوست.‏‏(همان، ج12، صص7، 25) ‏‏و از مبانی آزادی فکر و اندیشه، رهایی از خرافه ها و اسارت های ارتجاعی است.‏‏(همان، ج 5، ص409)‏

 

 


*آزادی اقتصادی

‏اقتصاد آزاد و شکوفا، مرهون کشوری آزاد و استقلال یافته و به دور از وابستگی است و در پرتو جامعه ای مهذب، تعلیم و تربیت صحیح‏‏(همان، ج7، ص532؛ همان، ج15، ص447)‏‏ و از آزادی فکر و بیان است که رفاه و آزادی اقتصادی پدیدار می گردد.‏

‏آزادی، ارمغان اسلام برای انسان ها است و پیشرفت و رونق اقتصادی در اسلام در کنار روحیه مساوات و عدالت و رعایت حقوق مستضعفین تحقق می پذیرد و در این نوع آزادی، تبعیض طبقاتی در الگوی اقتصادی کشورهای غربی مطرود است.‏‏(حدیث بیداری، ص194)‏

 

ارتباط آزادی با سایر مقولات

 

*آزادی و شریعت

‏دشمنان اسلام که دین را افیون جامعه می دانند، مذهب را به عنوان عاملی مهم در تضعیف و تخریب آمال و آرزوهای خویش می بینند. بدین ترتیب دشمنان اسلام، از جمله حکومت پهلوی با محو احکام شریعت اسلامی، سعی در تخریب آزادی و استقلال جامعه داشته اند که به همت ملت ایران موفق به ادامه این توطئه نشدند.‏‏(صحیفه امام، ج19،ص152)‏

 

*آزادی و قانون

‏در اندیشه امام خمینی، ارتباط تنگاتنگی میان آزادی و قانون برقرار است. قانون یکی از مبانی و منابع مهم آزادی است. از این زاویه، طبق ‏‏فرمایش‏‏ امام:‏

‏ «آزادی مال مردم هست، قانون آزادی داده، خدا آزادی داده به مردم، اسلام آزادی داده، قانون اساسی آزادی داده به مردم». ‏‏(همان، ج3،ص406) ‏

‏از این رو، توجیه آزادی با تکیه بر قانون امکان پذیر می نماید. در این اندیشه، قانون بر گرفته از اسلام، دموکراسی حقیقی  و استقلال واقعی دانسته می شود.‏‏(همان، ج4،ص431)‏‏ در این قانون، همه اقشار، اقلیـت های مذهبی، زنان و... همه حـقوقـشان ملاحظـه شده است. ‏‏(همان،ج6،صص 462 ؛همان،‏


‏ج11، ص148)‏‏ و در این دیدگاه ، " ‏‏آزادی قلم و بیان، حق مسلم مردم و مطبوعات است و این جزو اصول مصرحه قانون اساسی است‏‏." ‏‏( همان، ج3، صص74)‏

‏امام، قانون را مهمترین منبع و مبنا وعامل تعیین کننده قلمرو آزادی معرفی میکند. چون قانون در این اندیشه برگرفته از اسلام است. ‏‏(همان، 9ج، صص150، 167، ولایت فقیه، ص69)‏‏ و آزادی در حدود قانونی است که به اسلام ضربه نخورد.‏

‏«ملت نمی تواند توطئه را تحمل کند. ما تحمل نمی کنیم این توطئه را. اینها توطئه است؛ توطئه بر ضد اسلام؛ توطئه بر ضد ملت. آزادی هست، توطئه نیست. آزادی معنایش این نیست که بنشینید بر خلاف اسلام صحبت کنید؛ آزادی در حدود قانون است. دین کشور ما اسلام است؛ آزادی در حدود این است که به اسلام ضرر نخورد. قانون اساسی ما دین را اسلام می داند».  ‏‏(همان، ج7 ، ص487؛ همان، ج7، ص536).‏

 

*آزادی و عدالت

‏از دیدگاه امام آزادی به مثابه حق علیه باطل مطرح می شود. بر این اساس، در حکومت اسلامی، تمامی افراد از حقوق یکسانی برخوردارند و در این صورت ، آزادی همگان به عنوان یک حق اساسی مورد توجه قرار ‏‏می‏‏ گیرد. ‏‏(همان، ج4، صص115-114) ‏‏به همین دلیل، تحقق عدالت موجب تحقق برخورداری همگان از حقوق اساسی و آزادی می گردد و در نتیجه، در این دیدگاه، "آزادی بر معیار عدل" قرار می گیرد.‏‏(همان، ج 7، صص115، 131، 363 ) ‏‏در این دیدگاه، عدل نیز خود نیازمند یک معیار و مبنا است که همان قانون است.‏

 

*آزادی و اخلاق

‏یکی دیگر از مقولاتی که با آزادی ارتباط مییابد، مبحث اخلاق می باشد که قلمرو آزادی بر ‏


‏مدار آن تعیین میگردد. آزادی ‏‏مطلوب‏‏ و مورد تأیید، بر مبنای آموزهای اخلاقی است.‏

‏در این دیدگاه آزادی در برخورداری و استفاده از تمامی مظاهر تمدن غربی تا جایی است که با آموزه های اخلاقی مغایرت نداشته باشد. به همین دلیل آزادی غربی، بی بند و باری محض ‏‏(همان، ج 8، صص97، 339، 354، 517-515) ‏‏و مخالف با اخلاق است. ‏‏(همان، ج8، ص90) ‏‏و بر این اساس، فساد اخلاقی به مثابه آزادی، شدیداً مورد انتقاد قرار گرفته است. ‏‏(همان، ج9،‏‏ ‏‏صص344،82، 105)‏‏ درحالی که از این نگاه ، آزادی در حدود اخلاق انسانی است.‏

‏« آنهایی که مخالف با اسلام هستند، حالا بیایند توی خیابان کار خلاف بکنند؛ برای اینکه حالا دیگر باید آرامش باشد، این خلاف اسلام است. ما نمی گوییم آرامش باشد، هر کسی بخواهد آزادی غربی باشد، بیاید بیرون- مثلاً- مشروب بخورد، یا دکان باز بکند برای خودش. این آزادی در حدود احکام اسلام است در حدود اخلاق انسانــی است نــه اینـکه- مثلًا- آزاد باشد هر کاری دلش می خواهد توی خیابانها بکند». ‏‏(همان، ج 17، ص162 )‏

 

*آزادی و امنیت

‏آزادی تا آنجا پذیرفته شده و رعایت می گردد که موجبات آسیب به امنیت جامعه را فراهم نسازد. از این رو ، چنانچه آزادی، امنیت را مخدوش سازد، دولت، حق محدود ساختن آزادی را پیدا می کند. طبق فرمایش امام، قاعده کلی در این باره چنین است:‏

‏«آزادی برای افرادی که مضر به حال مملکت هستند داده نخواهد شد».‏‏(همان، ج5، صص299،414) ‏

‏و در نتیجه آزادی به همه مسالک و عقاید داده می شود لکن اگر بخواهند شورش کنند و مسیر ملت را تغییر دهند و دست ظالم را نگه دارند، مجاز نخواهند بود. ‏‏(همان، ج 5 ، صص223، 482) ‏

‏در محدود بودن آزادی به امنیت، مفهوم توطئه به عنوان مهمترین عامل تعیین کننده قلمرو آزادی رخ می نمایاند. بر این اساس، طبق فرمایش امام:‏

‏« آزادی بیان و قلم و عقیده برای همگان آزاد می باشد ولکن مردم توطئه را هرگز اجـازه‏


نمی دهند.» ‏‏(همان، ج6، ص262)‏‏ و به همین دلیل ، آزادی غیر از توطئه ‏‏است‏‏.‏‏ (همان ، ج 7،‏‏ ‏‏ص133‏‏، آزادی قلم و بیان هست، ولی آزادی توطئه و آزادی فساد کاری نیست.» ‏‏(همان، ج10، صص91، 351-350 )‏

‏ در اندیشه امام خمینی، مردم مادامی آزادند که دست به توطئه نزنند. ‏‏(همان، 12، ص324)‏‏ وآزادی بیان و انتقادهای به جا و بدون قصد و غرض برای آنها، مجاز شمرده شده است.‏‏(همان،‏‏ ‏‏ج 17، ص462)‏

 

*آزادی و پیشرفت

‏تقلید و تبعیت از الگوهای بیگانه، عامل وابستگی و عقب ماندگی جوامع و باز شدن راه سلطه و فرهنگ اجنبی برجوامع خواهد بود. در سال های پیش از انقلاب، جامعه ایران در فضای تیره وتار تقلید از غرب قرار گرفته بود و در تصمیم ها و امور مملکت آزادی نداشت و وابسته اوامر و نواهی  بیگانگان بود و همین امر ، سد راه پیشرفت مملکت قرارگرفته بود. اما به برکت آزادی و استقلال، ایران پیشرفت های زیادی را تجربه نمود.‏‏(همان، ج3، صص485-488؛ همان، ج 6، ص178؛  همان، ج8، ص264) ‏‏مردم ایران، مردم مترقی و خواستار آزادی  و حقوق خود هستند. ‏‏(همان، ج 5، صص26، 69) ‏‏و در یک محیط آزاد اسلامی، انسان ها در هر زمینه ای در توسعه کشور پیشرفت می کنند و توسعه هر ملتی، نسبت معکوس با نفوذ بیگانگان خواهد داشت. در یک جامعه آزاد، رکود و سکون  و توقف، عامل جمود و تحجر و کهنگی است و این شاخصه ها، مخالف با اصول توسعه و ترقی است و اساس پیشرفت، در رشد، نو آوری و حرکت رو به جلو بر پایه ارزشهای اسلامی و انقلابی است؛ در این زمینه، آزادی فکری و مطرح کردن اندیشه ها، یکی دیگر از عواملی است که منجر به ایجاد میدان های پیشرفت بشری خواهد شد.‏‏(همان، ج 5، ص409)‏

 


راههای تحقق آزادی

 

*توحید مداری

‏اعتقاد به انحصار بندگی خداوند و رهایی از غیر، شرط حقیقی آزادی انسان است و طبق اصل توحید، آزادی جوامع در پرتو قواین الهی و نفی سلطه غیر است.‏‏(حدیث بیداری، صص 177-176)‏‏ از از این رو چنانچه انسان خود را از وابستگی های دنیایی و غیر خدایی رها سازد در همه امور به حریت و آزادگی دست پیدا خواهد کرد.‏‏(شرح چهل حدیث ، ص 257)‏

‏راه تصرف آزادی حقیقی، در گرو رهایی از حب نفس  و چنگال شهوت  و دل سپردن به عبودیت حق است.‏‏(همان، ج14، صص 9و12و14 ؛ شرح چهل حدیث، 255)‏‏ بنابر این، انسانی که به توحید و بندگی خداوند اعتقاد دارد، از آزادی خود مواظبت می کند و در این صورت، آزادی انسان در سایه توحید تحقق می یابد. ‏

‏افزون بر این، در صورت اعتقاد به توحید، حاکمان در جامعه ، حق سلطه بر افراد را نداشته ‏‏(همان، ج 4، ص91)‏‏ و آزادی مردم و حکومت شوندگان را رعایت می کنند. به همین دلیل، طغیان و ستم به مردم و عدم رعایت حقوق و آزادی آنان در حکومت، به منزله عهدشکنی بوده و چنین معاهده هایی، برخلاف تعهدات اسلامی است.‏‏(همان، ج11، ص 522 )‏

 

*قانون مداری

‏در اندیشه انقلاب اسلامی، قانونمندی یکی از مهمترین راهبردهای تحقق آزادی به حساب می آید. بدین ترتیب قانونمندی همه قشرهای جامعه، مهمترین عامل زمینه ساز تحقق آزادی در جامعه است. از این دیدگاه، جملگی مردم می بایستی در برابر قانون خاضع باشند و آن را محترم بشمارند و در این صورت هیچ اختلافی پیش نخواهد آمد.‏‏(همان، ج14، ص414 ) ‏‏و در نتیجه همگان به حقوق اساسی خود دست یافته و به آزادی خواهند رسید. بر این اساس برای تحقق آزادی، همگان باید خود را با قانون تطبیق بدهند. در این اندیشه قانون شکنی مهم ترین عامل بوجود آمدن دیکتاتوری و از دست رفتن آزادی در جامعه است. ‏


‏از این رو، کسانی که درصدد قانون شکنی هستند، اینها دیکتاتورانی هستند که به صورت اسلامی و با برداشت سوء از آزادی، پیش آمده اند. ‏‏اگر بی قانونی در جامعه ای رایج شد، مصالح مردم پایمال شده و راه برای تسلط زورگویان باز خواهد شد.‏‏ ‏‏( همان، ج14، ص 415 )‏

 

* اخلاق مداری

‏اخلاق ‏‏مداری،  به عنوان اصلی مهم  در تحقق آزادی به شمار می رود. رواج اخلاق فاضله و عبودیت ملت و حرکت در صراط مستقیم انسانیت و تدین و دینداری مسئولین، راه تفرقه و اختلاف را خواهد بست‏‏.‏‏(همان، ج14، ص5) ‏‏وجود اخلاق و رفتار دینی و حرکت به سمت عروج و معنویت، راه را برای فضای آزاد و رو به رشد باز خواهد کرد. به همین ترتیب از دیدگاه امام، آزادی در گرو اخلاق انسانی است‏‏(همان، ج 17، صص162، 266) ‏‏ و تقویت تهذیب و تربیت افراد و وارستگی از هواهای نفسانی که جزو مقولات اخلاقی است، راه تأمین آزادی به شمار می رود.‏‏(همان، ج7، ص532؛ همان، ج 9، ص3؛ همان، ج 15، صص245، 433-434؛ همان، ج17، صص111)‏

 

آسیبهای آزادی

 

*ناامنی

‏یکی از آسیب هایی که ممکن است تحقق آزادی به همراه داشته باشد، ناامنی در جامعه است. از آنجا که آزادی و امنیت ارتباط تنگاتنگی با هم دارند، تحقق آزادی بدون توجه به امنیت، می تواند چالش های امنیتی در جامعه بوجود آورد. به همین دلیل، در این دیدگاه ضمن تأکید بر اعطای آزادی به همه مسالک و عقاید، بر این نکته نیز تأکید می گردد که آزادی آنان نباید با ‏


‏شورش همراه باشد و باعث تغییر مسیر ملت گردد. ‏‏(همان ، ج 5، ص 534؛ همان، ج11، ص148)‏‏ در واقع هرج و مرج و ناامنی، بزرگترین خطر در برابر آزادی است که وجود آن در جامعه حکایت از عدم آزادی معقول در جامعه دارد.‏‏(همان، ج 6 ، ص145 )‏

 

* تفرقه

‏یکی دیگر از آسیب های آزادی، مخدوش شدن وحدت جامعه و پیدایش تفرقه است. به همین دلیل، آزادی در حکومت اسلامی نباید به وحدت جامعه آسیب برساند و به فرموده امام،  رمز پیروزی ملت و حکومت دینی ما، وحدت کلمه می باشد‏‏(همان، ج6، ص337 ؛ ولایت فقیه،‏‏ ‏‏صص37-36 )‏‏ ‏‏به همین دلیل، وجود آزادی ممکن است سوءاستفاده هایی همچون تفرقه را به همراه داشته باشد‏‏.( همان ، ج 14، صص 341، 343 )‏‏  ‏

 

*توطئه

‏از دیگر آسیب های آزادی، خرابکاری و توطئه درجامعه است. چنانچه از فضای آزادی ، در جهت خرابکاری و توطئه علیه مصالح جامعه استفاده شود، آزادی با آسیب جدّی روبرو می گردد. به همین دلیل ، از این دیدگاه، آزادی بیان و قلم و عقیده برای همگان آزاد می باشد و لکن مردم توطئه را هرگز اجازه نمی دهند‏‏.‏‏(همان، ج 6، ص 262 ؛ همان، ج12، ص324؛‏‏ ‏‏مشارکت سیاسی از دیدگاه امام خمینی، صص 116-118)‏‏ ‏‏که این عمل، خیانت به ملت تلقی شده و قابل پذیرش نخواهد بود.‏

‏« آزادی بله، توطئه نه. آزادی بیان هست؛ هر که هر چه می خواهد بگوید. اسلام از اول قدرت داشته است بر رد همه حرفها و بر رد همه اکاذیب؛ آن قدرت باقی است، برهان ما باقی است. ما برهان داریم، ما ‏‏حجت داریم. ما از گفته های- گفتار- مردم نمی ترسیم؛ هر که هر چه دارد بگوید لکن توطئه را نمی پذیریم. خیانت به ملت را نخواهیم پذیرفت؛ چنانچه نپذیرفتیم. ملت ما تا کنون آن قدر خیانت دیده است که دیگر نخواهد پذیرفت خیانتها را».‏‏  ‏‏(همان، ج6، ص362)‏

‏ از این رو ، در نگاه امام:‏


« آزادی غیر از توطئه است. آزادی، آزادی بیان است؛ هر چه می خواهند بگویند، توطئه نکنند، آدمکشی نکنند». ‏‏(همان، ج 7، ص 133 ) ‏

‏در صورت سوء استفاده از آزادی و خرابکاری و توطئه، بی تردید ، منافع مردم از بین خواهد رفت و سخنانی که مخالف خواسته های ملت باشد به دور از آزادی است. ‏‏(همان،ج10،‏‏ ‏‏صص351-350)‏‏ بنابراین مرز میان آزادی انتقاد و توطئه علیه منافع مردم جدا بوده و به همین دلیل  در انقلاب اسلامی میان انتقاد و توطئه و نقد مغرضانه تفاوت وجود دارد.‏

‏« انتقاد غیر توطئه است. لحن توطئه با لحن انتقاد فرق دارد. انتقاد از اموری است که سازنده است. مباحثه علمی همان طوری که علوم اسلامی بی مباحثه نمی رسد به مقصد، امور سیاسی هم بی مباحثه نمی رسد به مقصد؛ مباحثه می خواهد، اشکال می خواهد، رد و بدل می خواهد، این را هیچ کس جلویش را نمی گیرد. لکن یک وقت لحن، لحن انتقاد نیست، لحن، لحن تضعیف جمهوری اسلامی است، و لو اینکه دیکته کردند به او دادند، نفهمد که این طوری است، لحن، این لحن است، ما با این لحن مخالفیم؛ این لحن، آزاد نیست. توطئه آزاد نیست، انتقاد آزاد است. بنویسند، بگویند، انتقاد کنند، اما توطئه کردن و دنبال این باشند که تضعیف کنند جمهوری اسلامی را، تضعیف کنند ارگانهای این جمهوری را، آن است که دست در کار است، و ماورای او دستهایی است که گرداننده هستند....».‏‏(همان،ج 17، ص462-461). ‏

 

*قانون شکنی 

‏در اندیشه اسلام، آزادی در  حدود قانون است.‏‏(همان، ج8، ص339)‏‏ یکی از آسیب های آزادی، سوء استفاده از آن و عدم رعایت قوانین و مقررات در جامعه می باشد. به همین دلیل استفاده صحیح از آزادی ضرورت می یابد  و طبق فرمایش امام:‏


‏«همه ملت در هر جا که هستند، باید از آزادی استفاده صحیح بکنند. از آزادی استفاده های سوء نکنند. همه باید با مقرراتی که شرع و عقل معین می کند، با نظاماتی که باید عمل به آن کرد، همه با هم به این نظامات عمل بکنیم؛ به این مقررات عمل بکنیم». ‏‏(همان، ج 8، ص39 )‏‏ ‏

‏عدم استفاده صحیح از آزادی و نادیده گرفتن قوانین و مقررات ، ضربه های زیادی بر پیکره جامعه وارد خواهد ساخت که مضر منافع ملت خواهد بود. ‏‏(همان، ج14، ص 415)‏

 

* انحرافات اخلاقی و اجتماعی

‏در اندیشه امام ، بروز فساد و انحرافات اخلاقی و اجتماعی یکی از آسیب های فراروی آزادی به شمار می آید. از این رو، فساد و انحرافات، مرز بهره برداری از آزادی در جامعه دانسته می شود. از این رو، هرگونه آزادی مخالف با عفت عمومی، در اسلام مقبول نخواهد بود.‏‏ (همان، ج 7، ص139؛ همان، ج11، ص131 )‏‏. به همین دلیل، اسلام آزادی بی بندو باری را نفی می کند.‏

‏« ما اسلام می خواستیم. اسلام هم آزادی دارد، اما آزادی بی بند و باری نه. آزادی غربی ما نمی خواهیم. بی بند و باری است آن. هر کس با هر جوری می خواهد!؟ هر چه هر چه؟! نیست آن طور. آزادی که ما می خواهیم، آزادی در پناه قرآن ما می خواهیم».  ‏‏(همان، ج 8 ، ص65)‏

‏به دیگر سخن،اسلام مخالف فساد است و همه آزادی های مادون فساد را پذیرفته است. ‏‏(همان،‏‏ ‏‏ج 8، صص339،354، 517-515)‏‏ ‏‏و در نتیجه، آزادی هایی که به فساد و تباهی ملت و کشور منتهی شود، مردود دانسته می شود.‏‏(همان، ج 9، ص344، همان، ج10، ص188)‏

 

رویکرد انقلاب به آزادی

‏رویکرد انقلاب به آزادی، یک نگاه فراگیر و جامع گریانه است. مقصود از ‏‏جامعیت، توجه به دو بعد مادی و معنوی آزادی است. ‏‏(همان، ج11، صص 157، 219)‏‏ در حالی که در مکاتب بشری، عمدتاً جنبه مادی آزادی مورد توجه قرار گرفته است، در انقلاب ایران، آزادی در پناه معنویات، سعادت یک ملت را در پی خواهد داشت.‏‏(همان، ج7، ص533؛ همان، ج 17، ص307-306)‏‏ ‏


از این رو، اسلام آزادی سالم و صحیح را تأمین می کند.‏‏(همان، ج 7، ص 542 ) ‏‏بر این اساس، آزادی های دنیوی تا جایی مورد پذیرش قرار می گیرد که با سعادت اخروی و معنویات انسان منافاتی نداشته باشد از این جهت آزادی معنوی بر آزادی های مادی تقدم می یابد.‏‏(همان، ج 17، ص378) ‏

‏از این رو آزادی،  حقی است برتر از سایر حقوق ‏‏(همان، ج4، صص 415-414، 123) ‏‏که  در حکومت های مادی با حکومت های معنوی و اسلام با هم متفاوت است.‏‏(همان، ج12، ص504)‏

 

دستاوردهای انقلاب

‏بی شک یکی از دستاوردهای انقلاب ایران آزادی است که در ماه های پیش از سرنگونی شاه در قالب شعارهای ملی در تظاهرات مردمی رخ نمایاند. مردمی که با خیزش انقلابی خود خواستار آزادی خویش و رهایی از جامعه استبدادی پهلوی بودند.‏

‏انقلاب اسلامی ایران در بعد داخلی، با تأسیس نظام جمهوری و براندازی رژیم پهلوی که استقلال و آزادی را از کف ملت ربوده بود ‏‏(صحیفه امام،ج6، ص502) ‏‏در بعد خارجی نیز به نعمت بزرگی دست یافت که عبارت از جمهوری اسلامی و حاکمیت دین وآزادی و تحقق یافتن اصل نه شرقی و نه غربی است که همانا رهایی یافتن از ظلم و ستم زورگویان و قدرتمندان بزرگ جهان می باشد‏‏.‏‏( همان، ج10، ص465)‏

‏آزادی در جمهوری اسلامی ایران، در پیروی از قرآن کریم و رسول اکرم است‏‏ ‏‏(همان، ج7، ص131)‏‏ که با تکیه بر همین تعالیم آسمانی، آزادی های مطلوب گوناگونی تحقق پذیرفت. قانون اساسی که یکی از دستاوردهای کلیدی و بنیادی  انقلاب ایران است، دستاوردهای دیگری را  در زمینه آزادی در دل خود جای داده است که بر اساس آن:‏

‏اصل 3: تأمین آزادی های سیاسی و اجتماعی در محدوده قانون توسط دولت ‏‏(قانون اساسی، ص31)‏‏؛ ‏

‏اصل 9: انفکاک ناپذیری آزادی  با استقلال و وحدت و حفظ تمامیت ارضی ‏‏(همان، 34ص)‏‏؛‏

‏ اصل 12: آزادی اقلیت های دینی ‏‏(همان، صص35-36)‏‏؛‏

‏ اصل 23: ممنوعیت تفتیش عقاید و عدم مؤاخذه افراد به جهت دارا بودن عقاید‏‏(همان، ص 39)‏‏؛‏

‏ ‏

‏اصل 24: آزادی مطبوعات بر طبق موازین اسلامی و حقوق عرفی‏‏(همان، ص40)‏‏؛‏

‏ اصل 26: آزادی احزاب و انجمنهای سیاسی بر طبق موازین اسلامی‏‏(همان)؛‏

‏ اصل27: آزادی در تشکیل اجتماعات و راهپیمایی ها، بدون حمل سلاح و طبق قوانین اسلام‏‏(همان)‏

‏از دیگر دستاوردهای انقلاب در این زمینه، عرصه انتخابات و مشارکت سیاسی مردم است که در ابتدا نسبت به تأسیس اصل نظام جمهوری اسلامی صورت گرفت. مردم ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی با آزادی کامل سر صندوق ها رفته و به این نظام رأی دادند.‏‏ (صحیفه امام،ج 6، صص 58، 425-424، 467)  ‏

‏و از دیگر مصادیق آزادی در جمهوری اسلامی ایران، آزادی انتقاد و بیان است.‏‏(همان، ج8، ص384) ‏‏یکی از مراتب آزادی در انتقاد، تعویض کارگزاران دولت است که از طریق انتخابات صورت پذیرفته و مردم به طور آگاهانه و آزادانه نمایندگان خود را انتخاب خواهند کرد‏‏.‏‏(همان، ج8، ص 283)‏

‏بی تردید، آزادی های صورت گرفته در جمهوری اسلامی، همان  آزادی منطقی است.‏‏(همان، ج8، ص 283؛ همان، ج13، صص 198-196، 24، 457-456) ‏‏که در چارچوب اسلام و قانون است. آزادی منطقی، آزادی در مسیر رشد و تعالی جامعه است که در این صورت حرکت ایران در این مسیر مستمر بوده و در هیچ جا متوقف نخواهد شد.‏‏(همان، ج8، ص 283)‏

 

آنچه گفته شد

‏آزادی به معنای رهایی و عدم وابستگی است. آزادی در اسلام در دو بعد مادی و معنوی  و برپایه توحید و نفی اسارت و رهایی از هوای نفسانی و قیود و بندهای اجتماعی است، در حالی که آزادی در مکاتب غربی، تکیه بر عنصر مادیت و اصالت فرد و اجتماع است. آزادی از دیدگاه امام به عنوان یک حق فطری برای بشر،  اراده افراد تحت عبودیت حق و نفی سلطه و سلطه پذیری  است. سیاست، اجتماع، اخلاق، فرهنگ، مذهب، قانون و اقتصاد از مقولاتی است که آزادی با آن ترابط یافته و اقسام آزادی را تشکیل خواهد داد. از ضرورت های بهره گیری ‏


‏تمام اقسام آزادی چنین است که می بایستی در چارچوب شرع، قانون و اخلاق صورت پذیرد و چنانچه از مسیر و چارچوب خود خارج شود، نا امنی، تفرقه، فساد و هرج و مرج رو به دنبال خواهد داشت. انقلاب ایران با رویکردی جامع به  آزادی، دستاوردهای زیادی را به دنبال داشته است که در اصول قانون اساسی به وضوح آمده است. انتخابات و مشارکت سیاسی افراد، آزادی بیان، قلم، عقیده، مطبوعات، احزاب، اقلیت های دینی و... از جمله مصادیق دستاوردهای نظام جمهوری اسلامی ایران  در تمام زمینه ها میباشد.‏

 

منابع:

‏1.خمینی، روح الله، آداب الصلوة، تهران: مؤسسه تنظیم و نشرآثار امام خمینی، چاپ ششم، 1378.‏

‏2.خمینی، روح الله، شرح چهل حدیث، تهران: مؤسسه تنظیم ونشر آثار امام خمینی، چاپ اول، 1371.‏

‏3. خمینی، روح الله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشرآثار امام خمینی، چاپ پنجم، 1389.‏

‏4.ژرژبورژن، پیررمبر ، سوسیالیسم ، ترجمه منصور مصلحی ، تهران : شرکت سهامی کتابهای جیبی، چاپ چهارم 1352. ‏

‏5.مطهری، مرتضی، مجموعه آثار شهید مطهری، تهران، صدرا، چاپ چهارم، 1380. ‏

‏6.مطهری، مرتضی، مجموعه یادداشتهای شهید مطهری، تهران، صدرا، چاپ سوم، 1382.‏

‏7.آذرنوش، آذرتاش، فرهنگ معاصر عربی-فارسی، تهران، نشر نی، چاپ اول، 1379.‏

‏8.آشوری، داریوش، دانشنامه سیاسی، تهران، مروارید، 1373.‏

‏9.حسینی نیک، عباس، قانون اساسی، تهران، علمی و فرهنگی مجد، 1377.‏

‏10.حسینی، علی اصغر، مشارکت سیاسی از دیدگاه امام خمینی، قم، حبیب، چاپ اول، 1381.‏

‏11. منصوری لاریجانی، اسماعیل، انقلاب اسلامی و اولویتهای آن، قم، خادم الرضا، چاپ اول، 1388.‏

‏12. - ، اندیشه سیاسی ردر گفتمان علوی، قم، بوستان کتاب، چاپ اول، 1384.‏

‏13.انصاری، حمید، حدیث بیداری، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، چاپ هفتم، 1377.‏

‏ ‏

‎ ‎