قصههای جنگل
1) یک روز وقتی که گوریل مادر مشغول جمع کردن چوب بود...
2) بچه گوریل، با دوستانش بازی میکرد.
3) او از این درخت به آن درخت تاب میخورد و برای دوستانش شکلک در میآورد.
4) بعد از مدتی همه رفتند و بچه گوریل تنها ماند. او نمیدانست راه خانه کدام طرف است.
مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 34صفحه 20