مجله خردسال 88 صفحه 19
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : احمد قائمی مهدوی

ویراستار : نیرالسادات والاتبار

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء – مرجان کشاورزی آزاد

موضوع : خردسال

مجله خردسال 88 صفحه 19

.......... با خوشحالی گفت:« تو دوست مهربانی هستی.» ..... گفت:« عزیز! سرت را بالا بگیر و از بالای درخت .. را صدا کن.» .......... سرش را بالا گرفت و ..... را صدا کرد. ..... از بالای درخت پر زد و آمد پایین، ..... و ..... ماجرای مریض شدن........... را برای ..... گفتند. ..... پر زد و از توی لانه اش یک ..... برداشت و همه با هم به سراغ .. رفتند. ...... ، . را از روی شاخه بلند کرد و همه با هم به کنار رودخانه رفتند. ........ و .... و .... و. را با . در آب رودخانه شستند. ......... تمیز تمیز شده بود. ....... با تعجب به ........... نگاه کرد وگفت:« چه بوی خوبی دارد! چه قدر مرا تمیز کرد!» بعد رو به .... کرد و گفت:« .... جان! بیا تو را هم بشوییم تا سفید شود!» .......... و ........... و ........... همه با هم خندیدن، چون ..... حالش خوب شده بود و با آن ها شوخی می کرد.

مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 88صفحه 19