مجله خردسال 102 صفحه 4
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : احمد قائمی مهدوی

ویراستار : نیرالسادات والاتبار

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء – مرجان کشاورزی آزاد

موضوع : خردسال

مجله خردسال 102 صفحه 4

پوست پسته لاله جعفری پوست پسته تنهایی کنار جوی آب نشسته بود. مورچه قرمزه، پوست پسته را دید. پیش او رفت. دور وبرش قدم زد. زیرش را خوب نگاه کرد، تویش را خوب نگاه کرد. بعد یواشی نازش کرد. پوست پسته از خوشی رقصید. مورچه قرمزه گفت:«به­به، چه تخت خوابی!» و توی پوست پسته دراز کشید. باد تندی وزید. مورچه قرمزه از سرما لرزید. چیک­چیک قطرههای باران روی سرش چکید. مورچه قرمزه با خودش گفت:«نکند در این باران، تختم حوض پر از آب بشود، غرق بشوم، بعدش مورچه­ی بیمار بشوم!» مورچه قرمزه صبر نکرد. پاشد زود از توی پوست پسته بیرون پرید و راهش را گرفت و رفت. پوست پسته دوباره تنها شد. غمگین و غصه­دار شد. ناگهان صدایی شنید. «- کمک، کمک ...» پوست پسته خوب نگاه کرد. مورچه قرمزه را وسط یک جوی آب دید. مورچه قرمزه وسط آب دست و پا می­زد. می­رفت زیر آب، می­آمد بالا. اوهو اوهو سرفه می­کرد و داد می­زد:«آهای کمک، کمک ...» دل پوست پسته هری­ریخت، پوست پسته معطل نکرد.

مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 102صفحه 4