لباس نوی پادشاه! نوشته و نقاشی از : مانا نیستانی
کوچول شاه!
روزی روزگاری پادشاهی زندگی می کرد که عاشق لباسهای نو و قشنگ بودواصلاً به مردمش اهمیت نمی داد
یه روز، دوتا آدم با هوش و ناقلا تصمیم گرفتن پادشاه
رو ادب کنن!
ای پادشا! ما دو خیاط خیلی ماهر هستیم، آیا
دوست دارین زیبا ترین لباس دنیا رو براتون بدوزیم؟
نه!
منظورش آره است!
فکر می کنی ما دو تا
باهوش و ناقلا به نظر می آییم؟
مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 102صفحه 13