چمنزار تپه شنی
برکه
آبشار
قشنگترین جای زمین
رودخانه
اسب آبی
یکی بود، یکی نبود. غیر از خدا هیچ کس نبود.
به دنبال جایی برای زندگیبود.
او راه افتاد.
رفت و رفت تا بهیک رسید.
خیلی زیبا بود، اما دلش نمیخواست روی خانه بسازد، چون او یک بود.
برای همین هم دوباره به راه افتاد.
مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 112صفحه 17