مجله خردسال 158 صفحه 22
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : احمد قائمی مهدوی

ویراستار : نیرالسادات والاتبار

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء – مرجان کشاورزی آزاد

موضوع : خردسال

مجله خردسال 158 صفحه 22

روسری گل­گلی روسری گل گلی مادرم روی بند بود. باد آمد و روسری را برد. دشت گفت: «به به! چه گل­های قشنگی! آن­ها را به من می­دهی؟» باد گفت: «نه!» درخت گفت: «به به! چه گل­های قشنگی! آن­ها را به من می­دهی؟» باد گفت: «نه!» گفتم: «این روسری مادر من است. آن را به من می­دهی؟» باد گفت: «این تکه­ای از دامن بهار است! آن را فقط به او می­دهم.» باد رفت و روسری گل گلی مادرم را برد.

مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 158صفحه 22