مجله خردسال 162 صفحه 4
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : احمد قائمی مهدوی

ویراستار : نیرالسادات والاتبار

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء – مرجان کشاورزی آزاد

موضوع : خردسال

مجله خردسال 162 صفحه 4

من گم شده­ام مرجان کشاورزی آزاد یکی بود، یکی نبود. غیر از خدا هیچ کس نبود. یک روز وقتی که فیل کوچولو همراه مادر و بقیه­ی فیل­ها به طرف رودخانه می­رفت،. چشمش به یک پروانه­ی قشنگ و رنگارنگ افتاد. فیل کوچولو دنبال پروانه رفت تا با او بازی کند. اماپروانه اصلا نمی­خواست با فیل کوچولو بازی کند. پروانه رفت و فیل کوچولو رفت. پروانه لابه­لای گل­ها گم شد و فیل کوچولو نتوانست او را پیدا کند. راستش فیل کوچولو هم گم شده بود، چون هرچه به دور و بر نگاه کرد، مادرش را ندید. روی زمین نشست و شروع کرد به گریه کردن. بچه میمون و مادرش از آن­جا رد می­شدند که فیل کوچولو را دیدند. بچه میمون پرسید: «چی شده چرا گریه می­کنی؟» فیل کوچولو گفت: «مادرم را گم کرده­ام.» بچه میمون گفت: «مگر تو بغل مادرت نبودی؟» فیل کوچولو گفت: «نه!» بچه میمون پرید بغل مادرش و گفت: «هروقت خواستیدازجایی به جای دیگربروید، برو بغل­مادرت. این طوری گم نمی شوی.» ناگهان بچه کانگورو در حالی که می­خندید پیش آن­ها آمد وگفت: «اگر بروی توی کیسه­ی مادرت خیلی بهتر است. این طوری هم گم نمی­شوی، هم راحت می­نشینی و همه­جا را تماشا می­کنی!»

مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 162صفحه 4