مجله خردسال 162 صفحه 6
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : احمد قائمی مهدوی

ویراستار : نیرالسادات والاتبار

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء – مرجان کشاورزی آزاد

موضوع : خردسال

مجله خردسال 162 صفحه 6

مادر با خرطوم بلندش او را ناز کرد و گفت: «کجا بودی؟ نگران شدم. هیچ وقت از من جدا نشو.»فیل کوچولو گفت: «اگر مرا بغل بگیرید، گم نمی­شوم!» فیل گفت: «نه! ما فیل­ها نمی­توانیم بچه­هایمان را بغل بگیریم.» بچه فیل گفت: «پس مرا توی کیسه­تان بگذارید!» مادر گفت: «نه عزیزم! ما فیل­ها کیسه­نداریم.» بچه فیل گفت: «پس با دهان، گردن مرا بگیرید و مرا بلند کنید. این طوری من پرواز می­کنم و شما مرا گم نمی کنید.» مادر با صدای بلند خندید و گفت: «عزیزم، ما فیل هستیم و باید مثل فیل­ها زندگی کنیم. با خرطوم قشنگت دم مرا بگیر و همراه من بیا. این طوری هم دیگر را گم نمی­کنیم.» فیل کوچولو با خرطوم، دم مادرش را گرفت و به دنبال او رفت و دیگر هیچ وقت مادرش را گم نکرد.

مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 162صفحه 6