5- روزها گذشت و کم کم پرهای سیاه قشنگی روی سر مرغ دریای در آمدند ...
6- و هر روز بلند تر وسیاه تر و زیبا تر می شدند.
7- یک روز مرغ دریایی کوچولویی که سرش پرسیاه نداشت با تعجب به پرهای سیاه او نگاه کرد.
8- مرغ دریایی با خوشحالی فریاد زد تو هم صبر کن صبر کن تا کمی بزرگ تر شوی!»
مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 183صفحه 21